بازهم قدرتنمايي و اعتماد به نفس ژاپني
در بازيهاي جام ملتهاي آسيا ژاپن نه فقط با قهرماني بلكه به سه دليل زير نشان داد كه آنها واقعا با بقيه فرق دارند:
- در چند بازي هر بار عقب افتاده و يك يارشان هم اخراج شد، دوباره انسجام تيمي خود را بهتر كرده و حريف را شكست دادند.
- در بازي مقابل كره جنوبي آخرين لحظات نيمه دوم گل مأيوس كنندهاي دريافت كردند. به نظرم هر تيم ديگري جز ژاپن بود، با روحيهاي ضعيف ضربات پنالتي را هدر مي داد؛ درست مثل بلايي كه سر غنا در جام جهاني آمد. ولي اين بار قضيه برعكس شد. به جاي اينكه كرهايها روحيه دو چنداني پيدا كنند، اين ژاپن بود كه سه پنالتي پياپي را گل كرد و در مقابل كرهايها همه پنالتيهايشان را به در و ديوار و دروازهبان زدند.
- در بازي مقابل استراليا بازهم كار به وقت اضافي كشيد. هري كيول دو موقعيت تك به تك را نتوانست گل كند. اما يك ژاپني كرهاي الاصل تعويضي از اشتباه يا افتضاح مدافع استراليايي استفاده كرد و تقريبا مشابه همان گلي كه اينيستاي كرهاي-كاتالانيالاصل اسپانيا در آخرين دقايق دومين وقت اضافي فينال جام جهاني 2010 به هلند زد، با يك شوت سرضرب استثنايي دروازهبان استراليا را كه در كل بازيها فقط يك گل خوردهبود، به زانو در آورد. فكر مي كنم با توجه به فضاي پيش آمده، و نيز دقايق اضافي و مهيج فينال هر مهاجم ديگري بود توپ را استوپ كرده و با دقت دروازه را باز مي كرد. ولي اين بازيكن بدون اينكه اضطرابي داشتهباشد، انگار در يك بازي تداركاتي زدن چنين گلهايي را تمرين ميكرد. به نظرم روانشناسان بايد روحيه و احساس چنين افرادي را مورد تحليل قرار داده و به بقيه معرفي كنند.
مطلب قبليام را در مورد برنامهريزي استراتژيك ژاپنيها براي فوتبال بخوانيد: "انيميشن يا چشمانداز".
هم ايجاد كننده، و هم پيشبيني كننده "عصر تلاطم"
مدتي قبل به يكي از صاحب منصبان سازمان اعتراض نموديم كه چرا اينترنت را جيرهبندي كردهايد. اين كار به نوعي مقاومت در برابر تكنولوژي است. اگر كسي نخواهد كار كند اينكه سهميه اينترنتش كم شود يا نه تاثيري ندارد و اين حرفها! بعد بحث به بيراهه رفت و او كار را به فلسفه(!) و مغالطه كشيد؛ مثلا همه ما در زندگي به سوي محدوديت حركت ميكنيم! بعد چند كتاب، كه گويا فقط تيترهايشان خوانده شده بود، به معترضان داد كه اين كتاب هم به من رسيد:
"عصر تلاطم(The Age Of Turbulence)"، نوشته آلن گرينسپن(Alan Greenspan)
در معرفي آلن گرينسپن همين بس كه وي 1987 تا 2006 رياست فدرال رزور آمريكا (بانك مركزي آمريكا) را بر عهده داشتهاست. من هم تا حالا فرصت خواندن اين كتاب را پيدا نكرده بودم كه در روزنامه دنياي اقتصاد ديدم كه تصوير جناب گرينسپن زير تيتر "كميسيون تحقيق آمريكا منتشر كرد: معرفي متهم بحران مالي جهان" چاپ شدهاست!
بله؛ آلن گرينسپن در دوران بازنشستگي خود بهتر از هر كس ديگري ميتوانسته نتايج متلاطم كارهايش را در مهمترين نهاد مالي آمريكا و چه بسا دنيا، پيشبيني كرده و كتابي در همين مورد به رشته تحرير در بياورد!
من باب تكريم تونسيها و مصريها
در مورد تلاطم حرف زديم ياد دنياي عرب و زير و رو شدن اوضاع اجتماعي-سياسي در كشورهاي عربي افتادم.
كلمه "جمهور" همانند اكثر كلمات همين متني كه رؤيت ميكنيد نشأت گرفته از لسان عربي است. غالب ممالك عرب هم حكومتشان پيشوند جمهوري دارد، ولي معلوم نيست چرا جمهوري نسيتند! ديگر داشتيم شك مي كرديم به اينكه آيا درك صحيحي از منظور اعراب در مورد جمهوري داشتهايم يا نه؟ كه خودشان گويا دست به كار شدهاند تا بگويند جمهوري فقط و فقط در آبا و ابنا (پدر و پسرها) خلاصه نميشود. و داستان از تونس كوچك شروع شد و اين روزها در مصر بزرگي كه مهد تمدني سر به زير و صبور است، ادامه دارد.
ضرب شست "جمهور" به "رئيس"، در تونس و مصر كاملا مؤثر واقع شده است، فقط با اين تفاوت كه در يكي رئيس جمهور متواري شده و زيردستان او مقاومت نشان ميدهند، ولي در مصر، جناب مبارك ميخواهد زيردستان خود را خلع كند، ولي خود مقاومت نشان ميدهد!
اي كاش تمدن در شمال آفريقا هم مثل تمدن در جنوب آفريقا سابقه طولاني نداشت و در عوض بزرگي بزرگانش فقط در مسند قدرت ديده نميشد.

- در چند بازي هر بار عقب افتاده و يك يارشان هم اخراج شد، دوباره انسجام تيمي خود را بهتر كرده و حريف را شكست دادند.
- در بازي مقابل كره جنوبي آخرين لحظات نيمه دوم گل مأيوس كنندهاي دريافت كردند. به نظرم هر تيم ديگري جز ژاپن بود، با روحيهاي ضعيف ضربات پنالتي را هدر مي داد؛ درست مثل بلايي كه سر غنا در جام جهاني آمد. ولي اين بار قضيه برعكس شد. به جاي اينكه كرهايها روحيه دو چنداني پيدا كنند، اين ژاپن بود كه سه پنالتي پياپي را گل كرد و در مقابل كرهايها همه پنالتيهايشان را به در و ديوار و دروازهبان زدند.
- در بازي مقابل استراليا بازهم كار به وقت اضافي كشيد. هري كيول دو موقعيت تك به تك را نتوانست گل كند. اما يك ژاپني كرهاي الاصل تعويضي از اشتباه يا افتضاح مدافع استراليايي استفاده كرد و تقريبا مشابه همان گلي كه اينيستاي كرهاي-كاتالانيالاصل اسپانيا در آخرين دقايق دومين وقت اضافي فينال جام جهاني 2010 به هلند زد، با يك شوت سرضرب استثنايي دروازهبان استراليا را كه در كل بازيها فقط يك گل خوردهبود، به زانو در آورد. فكر مي كنم با توجه به فضاي پيش آمده، و نيز دقايق اضافي و مهيج فينال هر مهاجم ديگري بود توپ را استوپ كرده و با دقت دروازه را باز مي كرد. ولي اين بازيكن بدون اينكه اضطرابي داشتهباشد، انگار در يك بازي تداركاتي زدن چنين گلهايي را تمرين ميكرد. به نظرم روانشناسان بايد روحيه و احساس چنين افرادي را مورد تحليل قرار داده و به بقيه معرفي كنند.
مطلب قبليام را در مورد برنامهريزي استراتژيك ژاپنيها براي فوتبال بخوانيد: "انيميشن يا چشمانداز".
هم ايجاد كننده، و هم پيشبيني كننده "عصر تلاطم"

"عصر تلاطم(The Age Of Turbulence)"، نوشته آلن گرينسپن(Alan Greenspan)
در معرفي آلن گرينسپن همين بس كه وي 1987 تا 2006 رياست فدرال رزور آمريكا (بانك مركزي آمريكا) را بر عهده داشتهاست. من هم تا حالا فرصت خواندن اين كتاب را پيدا نكرده بودم كه در روزنامه دنياي اقتصاد ديدم كه تصوير جناب گرينسپن زير تيتر "كميسيون تحقيق آمريكا منتشر كرد: معرفي متهم بحران مالي جهان" چاپ شدهاست!
بله؛ آلن گرينسپن در دوران بازنشستگي خود بهتر از هر كس ديگري ميتوانسته نتايج متلاطم كارهايش را در مهمترين نهاد مالي آمريكا و چه بسا دنيا، پيشبيني كرده و كتابي در همين مورد به رشته تحرير در بياورد!
من باب تكريم تونسيها و مصريها
در مورد تلاطم حرف زديم ياد دنياي عرب و زير و رو شدن اوضاع اجتماعي-سياسي در كشورهاي عربي افتادم.
كلمه "جمهور" همانند اكثر كلمات همين متني كه رؤيت ميكنيد نشأت گرفته از لسان عربي است. غالب ممالك عرب هم حكومتشان پيشوند جمهوري دارد، ولي معلوم نيست چرا جمهوري نسيتند! ديگر داشتيم شك مي كرديم به اينكه آيا درك صحيحي از منظور اعراب در مورد جمهوري داشتهايم يا نه؟ كه خودشان گويا دست به كار شدهاند تا بگويند جمهوري فقط و فقط در آبا و ابنا (پدر و پسرها) خلاصه نميشود. و داستان از تونس كوچك شروع شد و اين روزها در مصر بزرگي كه مهد تمدني سر به زير و صبور است، ادامه دارد.
ضرب شست "جمهور" به "رئيس"، در تونس و مصر كاملا مؤثر واقع شده است، فقط با اين تفاوت كه در يكي رئيس جمهور متواري شده و زيردستان او مقاومت نشان ميدهند، ولي در مصر، جناب مبارك ميخواهد زيردستان خود را خلع كند، ولي خود مقاومت نشان ميدهد!
اي كاش تمدن در شمال آفريقا هم مثل تمدن در جنوب آفريقا سابقه طولاني نداشت و در عوض بزرگي بزرگانش فقط در مسند قدرت ديده نميشد.
No comments:
Post a Comment