Wednesday, November 19, 2008

كره اي ها در ماداگاسكار


زماني بر اين عقيده بودم كه خلاقيت در رفاه روي مي دهد. موقعي كه در نظرسنجي يك سايت آمريكايي ديدم، اكثر افراد نظر دهنده چنين فكر مي كنند كه سختي ها و فشار كاري موجب بروز خلاقيت مي شود، شديدا بر اعتقاد خودم شك كردم!

و حالا با خواندن خبري در مورد سرمايه گذاري دوو در آفريقا به اين نتيجه مي رسم كه نظرسنجي فوق صحيح بوده است! فشارهاي اقتصادي و بالا رفتن قيمتها مخصوصا در مورد محصولات كشاورزي باعث شده كره اي ها در فسفر سوزاندن توسط مغزشان، باز هم از بقيه ملل سبقت بگيرند و چون زمين كافي در كشورشان، كه اندازه يكي از استانهاي ايران است، ندارند ، رفته اند از ماداگاسكاري ها زميني به وسعت بل‍ژيك و به مدت 99 سال اجاره كرده اند تا آنجا ذرت كاشته و حداقل تا سال 2023 بتوانند به برداشت 5 ميليون تني ذرت برسند كه البته در كنار آن آفريقايي ها هم مشغول شده و به نوايي خواهند رسيد. آدم ياد آن كارتون مورچه دورانديش و ملخ سر به هوا مي افتد!

خبر مربوطه را در بي بي سي بخوانيد:


Tuesday, November 11, 2008

سيستمهاي جديد پرداخت در ايران


به تدريج شاهد بكارگيري بيشتر دستگاه هاي POS در مغازه هاي عادي هستيم كه در صورت ادامه اين روند و همه گيرشدن استفاده از كارتهاي اعتباري، مشكلات خريد با پول عادي را نخواهيم داشت. البته همانند استفاده از ديگر تكنولوژيها، فرهنگ استفاده از آن نيز تا كاملا جا بيافتد، مدت زماني كم و يا طولاني مورد نياز است. در اين وبلاگ هم تا كنون در مورد بانكداري الكترونيك كه شامل تجارب شخصي نگارنده است، درج شده، و چه بسا حاوي پيشنهادهاي خوبي هم جهت بهبود سيستمهاي دريافت و پرداخت بانكهاي دولتي و غيردولتي هم بوده اند. با اينكه قصد اوليه اينجانب، ارائه راهكار مبتني بر كمتر كردن دردسرهايي بوده كه مشتريان مي كشيده اند و اصولا يكي از آمال اصلي بنگاههاي تجاري همين است و البته بايد باشد!

حال مي روم سر اصل مطلب كه پيشنهاد بهبودي هم در انتها ارائه خواهد شد:
چند روز قبل، خريدي به مبلغ 000 / 97 ريال(همان نه هزار و هفتصد توماني خودمان) كردم. كارت اعتباري خريد را دادم و يكي از دو مغازه دار جوان كه با دستگاه POS كه با شبكه بانكي شتاب به بانك كشاورزي وصل مي شد، از حسابم مبلغ مزبور را كم كرد و البته يكي از دو برگه را به آن يكي كه ظاهرا كار با دستگاه را بهتر بلد بود، نشان داد و گفت درسته يا نه؟ او هم تاييد كرد و برگه را به من داد. من هم در حالي كه از در فروشگاه مي خواستم خارج شوم نگاهي به برگه كردم و ديدم در مقابل مبلغ كسر شده نوشته : 000 / 970 ريال!!
زود برگشته و با لحني طعنه آميز گفتم مثل اينكه يك صفر كمتر زده ايد! هر دو تايشان با تعجب نگاهي به همديگر كردند و شروع كردند به ناله كردن كه: اي واي! حالا دو درصد هم كم مي كنند براي اين خريد نه هزار تومني و ...! من هم گفتم: با اينكه براي اين كار كارمزد كم نمي شود، اشتباه از خودتونه! حالا نمي شود مبلغ اشتباه شده را به حساب برگرداند؟! مغازه دار اصلي گفت كه نه، از مقدار خريد كارمزد كم مي كنند. برگشت دادن مبلغ در صورت اشتباه هم امكانپذير نيست؛ بايد از دخل بقيه پولتان را نقدي بدهم.

با فرض اينكه احتمالا قرار بر اين است، در ماههاي آينده واحد پول از ده هزار ريال به يك تومان(و يا ده تومان) تغيير يافته و در نتيجه با كمتر شدن تعداد صفرها چنين اشتباهاتي نيز كمتر خواهدشد، بهتر است به پيشنهادهاي زير عمل شود:

1- واقعا اطلاع ندارم، براي كاربران دستگاههاي POS ، در هخريد درصدي به عنوان مبلغ كارمزد مي گيرند و يا نه! ولي به نظر مي رسد اين كار در صورت وقوع، يكي از موانعي است كه باعث رغبت كم فروشندگان جهت روي آوردن به سيستمهاي فروش الكترونيكي و جا افتادن بانكداري الكترونيكي است. از سوي ديگر، وقتي هم پول مشتري و هم فروشنده در حساب بانكها است و فقط از اين دست به آن دست مي شود، واقعا كسر كارمزد بي انصافي و البته عدم دورانديشي جهت جذب بيشتر پولهاي نقد است كه بايد مرتفع گردند.


2- از اين هم واقعا اطلاعي ندارم كه آيا ادعاي فروشنده مبني بر اينكه در صورت اشتباه و كسر بيشتر مبالغ فروش، ديگر نمي شود مبلغ اشتباهي را با همان دستگاه POS به حساب برگرداند، صحيح است يا نه؛ كه البته هر دو حالت كم كاري و يا كيفيت پايين كار بانكها را مي رساند: يا آموزش خوبي به اپراتورها نداده اند كه در چنين مواقعي بتوانند اشتباهات را اصلاح كنند، و يا اينكه بانكها بايد تغييراتي در اين سيستمهاي پرداخت بدهند كه اصلاح چنان اشتباهاتي امكانپذير شود.
حالا فرض كنيد كه فروش مغازه اي كم باشد، يا دخلش هنوز پر نشده باشد، و يا اصلا فروش نقدي نداشته باشد(كه محال است در اين مملكت!)، چنين اشتباهي هم رخ بدهد، حالا تكليف مشتري بيچاره چيست؟! احتمالا بايد يك فرغون بياورد و به قول يكي از دوستان، به اندازه كل مبلغ اشتباه شده، چيپس، پفك، خيارشور و آبليمو و ... بردارد!

پ. ن:

مي گويند آب در كوزه و ما گرد جهان مي گرديم! يادم افتاد كه يكي از دوستان قديمي POS Solution Expert مي باشد و از او كسب اطلاع كردم. همچنين از كامنت يكي از خوانندگان محترم كه كارمند بانك صادرات مي باشد هم استفاده كرده، و توضيحات زير اضافه مي شود:

1- برخي از بانكها، درصدهايي در حدود 0.25 يا 0.5 درصد به عنوان كارمزد كم مي كنند و بعضي ها هم مثل بانك ملي كارمزد نمي گيرند و بانك صادرات هم گاهي، بسته به نوع فروش، كارمزد را صفر مي كند.

2- در هر كدام از دستگاههاي POS حداقل دو سرويس خريد و بازگشت كالا(بازگشت تراكنش) وجود دارد(كه فروشنده هاي فوق از اين مورد دوم بي خبر بوده اند!). البته برگشت دادن كالا بايد با همان دستگاه و كارت اعتباري مربوط به همان بانك سرويس دهنده بوده و اين كار تا 48 ساعت امكانذير مي باشد. و البته عمل بازگشت تراكنش در صورت متفاوت بودن بانكها ممكن نيست، حتي اگر عضو شتاب باشند؛ و اين يعني يك نقيصه بزرگ در سيستمي كه ادعاي اينتگراسيون و جامعيت دارد، ولي به قول تركها آليب وئرميه‫ندير(مي گيرد، ولي برنمي گرداند)!

Monday, November 10, 2008

اكسل پيشرفته


تصوير مقابل بريده اي از يك ليست در مورد نيازمنديهاي آموزشي است.
توضيح زيادي نمي دهم؛ فقط اين را خواستم بگويم كه اگر با الفباي خودمان، مي نوشتند «اكسل پيشرفته» ، ديگر مايه آبروريزي نمي شد كه بدون توجه به املاي نام اين نرم افزار، تا سرحد سطح پيشرفته هم آمده اند!


Wednesday, November 5, 2008

از كمييت تا كيفييت

همانطور كه ديروز ديديم، بالاخره حساسيت نمايندگان مجلس در مورد رسوايي مربوط به مدرك جعلي وزير كشور منجر به استيضاح و بركناري وي شد. صرفنظر از جوانب سياسي مسأله مي توان گفت، اين اتفاق باعث مي شود جامعه نيز، كه با تبعات ‬مدرك گرايي به شدت درگير است، در مورد كساني كه مدارك و مدارج خود را دليلي بر لزوم كسب امتياز مي دانند، به خرج حساسيت بيشتر ادامه دهد و البته آنچه واضح است اين كار مستلزم بالا رفتن سطح آگاهي و سواد عمومي در جامعه و نظارت بر كيفيت كار افراد، و نه بر كمييت كار آنها مي باشد، و گرنه همه دانشگاهها مثل آكسفورد معروف و مشهور نمي باشند كه قضيه به سادگي لو برود!

از سوي ديگر، اگر به صورت سيستمي به كل ما وقع نگاه شود، اين وظيفه دولتي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري است كه به صورت ديده باني قانوني، مدارك و مدارج را در سطح كشور كنترل كند و از پيش آمدن چنين وقايعي جلوگيري كند. ولي در حين فكر به اين موضوع، خبري با عنوان «واكنش وزير علوم به انتقاد استادان دانشگاه ها از وضعيت علمي كشور» (روزنامه همشهري/صفحه 5 – روز سه شنبه مورخ 30 مهر 1387) ديدم كه نشانگر لزوم دقت بيشتر از سوي مردم را مي رساند و نه خود دولت! وزير علوم در بخشي از پاسخ خود به اساتيد منتقد چنين گفته است: « تعداددانشجويان دكترا در سال 83، حدود هزار و ششصد نفر بوده است كه اين رقم امسال به حدود 4 هزار نفر رسيده است كه اين رشد بالا نشان دهنده ارتقاي كيفيت است.»!

خوب، همانگونه كه ديديد همان مسؤولي كه از او انتظار مي رود، مدير سيستم توليد و كنترل كننده علم و دانش در كشور باشد، كيفييت را معادل كمييت مي داند و اين خود، جاي بسي تأسف است. البته در كنكور سراسري امسال ديديم كه مشكل پيش آمده در مورد سهميه بندي نامناسب مناطق به چه نحو مناسبي حل شد! و حالا متوجه مي شوم كه با تعاريف فوق الذكر، به ظرفيت دانشگاهها، 10 درصد اضافه شده كه اين هم احتمالا نشانگر بالا رفتن كيفييت بوده و نه كمييت!
پ. ن:

چند كاره بودن متخصصين و دليل بيكاري

در ادامه اين خبر، اظهار نظر عجيبي نيز به نقل از رييس دانشگاه جامع علمي كاربردي (چه اسمي دارد اين دانشگاه! از از كلمه جامع كه بگذريم چسباندن لفظ علمي آنهم به كلمه اي به دانشگاه چه معني مي دهد الله علم )، هم نوشته شده است: «امروز افراد متخصص و فني خود عامل بيكاري مي شوند» وي علت اين امر را مهارتهاي مختلف افراد دانست و گفت: «اغلب متخصصان چند شغله هستند و امكان جذب در چندين شغل را پيدا مي كنند.».

البته كاش اين مسؤول محترم به تعداد كل افرادي كه مشخصه چند تخصصه بودن را دارند و جاي چند بيكار را اشغال كرده اند، هم اشاره مي كرد تا معلوم شود آيا واقعا در برابر ميليونها بيكار ممكلت، ميليونها چندكاره وجود دارد يا نه! ضمنا به جاي اينكه مطرح شود، افراد چند تخصصه باعث ايجاد مشكل اند، بهتر است به لزوم استفاده از چنين كساني به عنوان خلق فرصتها و نيز كارآفريني پرداخته شود.

نكته ديگري كه نبايد از آن غافل شد، دليل استفاده از افراد چند مهارته است. اگر از مسائل مربوط به حقوق و دستمزد كه باعث چند شغله بودن مي شود، بگذريم، آيا دليلي مهمتر از اين وجود دارد كه كيفييت كار چند مهارته ها(multi-skills) در عين كم شدن كيفييت به دليل خستگي، بهتر از افرادي است كه در همان يگانه حرفه اشان، آموزشهاي نامناسب و احتمالا مفتضح، ديده اند؟


- در مورد برنده شدن باراك اوباما، دو-سه پاراگراف با عنوان بعد الانتخابات به اين پست (رقابت پاريتويي)، اضافه كردم.

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)