Saturday, November 27, 2010

پاريتو در ورزش


بازيهاي آسيايي گوانگژو تمام شد. در جدول مدالهاي توزيع شده، اصل پاريتو(80-20) خود را تا حدودي نشان مي دهد:

- در بخش طلا 81 درصد مدالها متعلق به 7 كشور اول(20 درصد كشورها) مي باشد.
- در بخش كل مدال‌ها 71 درصد مدالها متعلق به 7 كشور اول مي باشد.
- در بخش طلاي زنان 88 درصد مدالها متعلق به 7 كشور اول مي‌باشد.
- در بخش طلاي مردان 75 درصد مدالها متعلق به 7 كشور اول مي باشد.

مقام اول چيني‌ها با توجه به ضعف مفرط هندي‌ها(كه اينها هم بيش از يك ميليارد جمعيت دارند) اغوا كننده به نظر مي‌رسد. و براي مقايسه بهتر بايد سرانه مدال (به ازاي يك ميليون) به عنوان شاخص رتبه بندي باشد كه در اين صورت به جز كشورهاي هم كوچك و هم كم جمعيت ماكائو، بحرين، قطر، هنگ كنگ و سنگاپور،

- مغولستان با 5.7 مدال
- قزاقستان با 4.9 مدال
- كره جنوبي با 4.6 مدال
- كويت با 3.6 مدال
- تايوان با 2.9 مدال
- ازبكستان با 2 مدال
- ژاپن با 1.7 مدال
- كره شمالي با 1.5 مدال

جزو كشورهايي هستند كه بهتر از ديگر كشورها در زمينه استعداديابي ورزشي عمل كرده‌اند. در اين زمينه عملكرد كشورهاي شبه قاره هند، فيليپين، ميانمار، و سوريه با كشورهاي جنگزده‌اي همچون عراق و افغانستان كه به ازاي هر 10 ميليون نفر موفق به كسب يك مدال شده‌اند تفاوتي نداشته‌است.

و در اين ميان عملكرد چين حتي بدتر از ايران است! چون ايران براي هر ده ميليون جمعيتش 7 مدال كسب كرده، ولي چين 3 مدال! البته از روند صعودي افزايش تعداد مدال در اين دوره هم نبايد غافل شد. چون تعداد مدالهاي كسب شده توسط ايران نسبت به دوره قبلي افزايش صد در صدي نشان مي‌دهد.

ال كلاسيكو

اين هفته قرار است دربي معروف اسپانيا معروف به ال كلاسيكو ميان تيم محبوب كاتالانها و رئال مادريد انجام شود. رقابت ميان بارسا و رئال مادريد هيچگاه يك رقابت عادي نبوده و يك پيكار نفس گير و چند ده ساله است كه از زمان ديكتاتوري ژنرال فرانكو، ميان دو هويت كاتالان و اسپانيايي وجود داشته است؛ يكي با جذب سرمايه و حمايت هاي مردم ايالت كاتالونيا، و ديگري با پشتوانه دولت مركزي سعي در جذب بهترين و گرانترين ستارگان فوتبال جهان را دارند. آنها ميدان فوتبال(ال كلاسيكو يا دربي اسپانيا) را به صحنه رويارويي ميان اين دو هويت تبديل كرده‌اند. درست است اين بازي در اسپانيا فراتر از فوتبال است و حساسيت آن براي ديگر ملتها قابل درك نيست، ولي به هر روي اين بازي به دليل كيفيت بازيكنان و سابقه تاريخي‌اش در كانون توجه فوتبال دوستان سراسر جهان قرار دارد.

به جدول لاليگاي اسپانيا هم نگاهي بيندازيم تا ببينيم آيا مي شود آنجا هم آثار پاريتويي هست كه ناشي از وجود دو تيم بارسا و رئال باشد؟ كه ملاحظه مي شود نه! فقط در تفاضل گل است كه اين دو تيم 70 تفاضل مثبت را در اختيار دارند.

در تعداد قهرمانيهاي تاريخ لا ليگا هم 31 بار رئال و 20 بار هم بارسا عنوان قهرماني را به دست آورده كه مجموعا مي شود 66 درصد قهرماني‌ها! البته اگر تعداد 9 بار قهرمان شدن آتلتيكو(ديگر تيم مادريدي)، 8 بار قهرماني آتلتيكو بيلبائو (تيم باسكها) و 6 بار قهرماني والنسيا (ديگر تيم كاتالان-گاليسيايي) را هم از 79 دوره مسابقات لاليگا را در نظر بگيريم بايد گفت قهرماني ميان اين چند تيم مادريدي، كاتالان و چند بارهم باسكها دست به دست شده و بقيه يا سر كار و يا در حال بازيكن سازي براي غولها بوده‌اند!

منابع:
- gz2010.cn
- wikipedia.org

Tuesday, November 23, 2010

ژاپونولوژي

تمام اين كارهايي كه در سازمانها انجام مي دهيم به نوعي تقليد از كارهاي غربي ها و ژاپني‌ها است كه اخيرا چين هم دارد به آنها اضافه مي‌شود. البته معمولا هم مي گوييم كه بومي‌سازيشان كرده ايم. ولي اي كاش قبل از اينكه با اين سبكهاي مديريتي كه هر كدام مختص يك فرهنگ كاملا متفاوت است كمي اخلاق و رفتار جامعه مربوطه را هم مطالعه مي كرديم و كمي مفهوم مي شد كه آنها چگونه از نقطه‌اي به نقطه‌اي ديگر رسيده‌اند و اصولا چه فلسفه‌اي هم در ميان بوده‌ است.

ديروز خبري پخش شد در مورد استعفاي يكي از وزراي ژاپن. دليل استعفايش هم ذكر جمله‌اي بوده كه خودش هم قبول كرده نابخردانه حرف زده و به خاطر حرف بي حساب و كتاب او نحوه تخصيص بودجه در پارلمان تحت تاثير قرار گرفته‌است. اينجا دو مورد خيلي عجيب است:
- اول اينكه كسي كه يك مدير ارشد دولتي است جلوي دهها خبرنگار و دوربين رك و پوست كنده اعتراف مي كند و مي گويد اشتباه كرده ام.
- و دوم اينكه به خاطر گفتن يك حرف حاضر مي شود جايگاه رفيعش را ترك كند!

مي توان گفت نكته دومي در ايران واقعا سخت و به عبارتي محال است، ولي اين جاي تعجب دارد چرا ما نمي توانيم اعتراف به اشتباه بكنيم. احتمالا دليلش اين است كه مي دانيم تبعات اعتراف استعفا است ولي با پيش فرض شايسته‌تر بودن خود نسبت به بقيه نمي‌خواهيم با اذعان به اشتباه، به تدريج جايگاه(!) خود را تضعيف كنيم.

Saturday, November 20, 2010

در مورد موفقيت خانم‌ها در مسابقات آسيايي

خيلي واضح، و حساب دو دو تا چهار تاست؛ ولي مجريان ورزشي تلويزيون در مورد موفقيت بانوان در برخي رشته هاي خاص بازيهاي آسيايي طور ديگري بيانش مي كنند! مثلا مي گويند خانمها  در رشته تيراندازي خيلي موفق‌تر از آقايان عمل كرده‌اند. و حتي اين را به  رشته‌هاي ديگر تعميم مي‌دهند.

اين در حالي‌است كه اگر از ديد منابع انساني نگاه كنيم، به دليل وجود موانع فرهنگي، اكثريت قريب به اتفاق استعدادهاي برتر در ميان بانوان كشور فقط به سوي چند رشته كه خانمها محدوديت كمتري جهت ورود به آن ورزشها را دارند سوق پيدا مي كنند، و حتي اگر مورد علاقه‌شان نيز نباشد، به دليل فراوانيشان، معدودي نيز پيدا مي شود كه توانايي كسب مدال و چهره شدن را در عرصه بين المللي داشته باشند؛ و چه بسا استعدادهاي فراواني نيز كه توان درخشش در رشته‌هاي ديگر را داشته باشند در اين ميان مي‌سوزند. از سوي ديگر وقتي آقايان در انتخاب رشته دلخواه با محدوديتي مواجه نيستند، معمولا به سوي رشته‌هاي پرطرفدار و پولساز مي روند و رشته‌هايي كه هم اكنون گفته مي‌شود مردها در آن نمي توانند مدال بين المللي كسب كنند، علتش خالي بودن عرصه از استعداد است و نه چيز ديگر.

Tuesday, November 9, 2010

مواد امتحاني جديد كارشناسي ارشد مهندسي صنايع

مدتها است كه تبديل شده به المپياد "آمار و احتمال" و "تحقيق در عمليات"! بالاخره مواد امتحاني كارشناسي ارشد مهندسي صنايع تغييرات كلي پيدا كرد. هر چند باز هم كفه به سمت دروس تخصصي نيست؛ يعني باز هم صرف مي كند داوطلبان زورشان را بزنند به آمار و احتمال:


 فقط حيف كه از ما گذشته. در زور آزمايي كنكوري هرگز دود از كنده بر نمي‌خيزد! 


امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)