Thursday, January 6, 2011

خطيرترين نوع مديريت


يكي از هم سازماني‌هاي باسابقه (از لحاظ سال!) هفت هشت است به سقف شيشه‌اي ارتقا و ترفيع رسيده، و تلاشهاي آشكار او جهت كانورت شدن از سمت x1 به به x2 برايش نافرجام بوده است(در شركت ما لايه‌هاي سازماني زياد است!)؛ و با اينكه زيردستان و دور و بريهاي او بدشان نمي آيد وضعيت او چنين باقي بماند ولي از طرف ديگر دوستان چنين نظري دارند باز ايشان بهتر است از افرادي كه بدون هيچ شناخت و تجربه قبلي يك هو مي آيند و بالاسر فرد مورد نظر قرار مي گيرند. في الواقع گناه دارد بنده خدا!

مدتي قبل يكي از دوستان آمد و خبر مسرت بخشي داد كه فلاني با حفظ سمت قبلي مدير شده است. ما هم با تعجب گفتيم كجا؟ و فرد راوي گفت مدير ساختمان شده! در انتخابات واحد مسكوني‌اش مديريت ساختمان را كرده‌اند تو پاچه‌اش! و ملت زدند زير خنده. چون در اين دوره و زمانه كيست كه قبول كنيد مسؤوليت رسيدن به حساب و كتاب اين واحدهاي مسكوني را!

يقينا شما هم با مصائب آپارتمان نشيني دست به گريبانيد و مي دانيد كه اين روزها با توجه به آبجكتيو شدن سوبسيدها(هدفمندي يارانه‌ها!) چه روزهاي سختي در انتظار كساني است كه مي خواهند حق شارژها را جمع آوري كنند. الان چهار سال است كه مي خواهند به در رموت كنترل نصب كنند ولي تعدادي زير بار نمي روند كه نمي روند. نه اينكه وضع ماليشان بد باشد ولي نمي دانم چه مرضي دارند كه مي گويند ريموت فلان مارك بايد باشد. بعد مدير ساختمان مي گويد آقا پس تو بيا مدير شو ولي طرف قبول نمي كند! در ساختمان ما كه يكي دو تا از همسايه ‌ها اصلا نه مي دانند فرهنگ چيست و نه تمدن! فقط لخت نمي گردند. آما نصف شب موقعي كه همه خوابيده‌اند، انگار يك گله بوفالو شب در پله‌ها تردد مي كنند!

حالا مزاح به كنار؛ واقعا بايد از اين مديران ساختمان تشكر و قدرداني كرد. وقتي لوله مي تركد، سيستم گرمايي و سرمايي نياز به نعمير پيدا مي كند و هزار مشكل ديگر خلاصه اينها هستند بدون اينكه دنبال كسب گواهينامه ايزو و اشتهار به تعالي سازماني و ... باشند فقط و فقط به فكر حل شدن مشكل و رفاه اهالي ساختمان هستند.


1 comment:

فرهادی said...

صد رد صد موافقم. واقعا مدیر ساختمان شدن مشقتی داره.

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)