به خاطر كارم كمتر پيش مي آيد كه روزها به داخل تهران بروم، ولي امروز كه امروز گذرم به مركز شهر افتاده بود، تاسف خوردم به اينكه آيا واقعا كسي به فكر اين هواي وحشتناك هست يا نه؟ يكي از مهمترين حقوق مسلم يك شهروند، تنفس در فضايي غير آلوده است. قبلا وقتي از شمال تهران به جنوب و مركز تهران نگاه مي كردي، مي ترسيدي از اينكه شبها در چه جايي خر و پف مي كرده ايم! و حالا كه از جنوب به شمال تهران نگاه مي كني، وضعيت شمال تهران به مراتب افتضاح تر شده!
آب و هواي به شدت آلوده، ساختمانهاي به شدت آسيب پذير و ضمانت نشده در برابر زلزله، و در مورد وضعيت فرهنگي و اجتماعي ديگر نمي گويم كه همه خيلي بهتر مي دانند چه خبر است... بهتر است فردا دوباره به كوه بزنم! فعلا كه استراتژي هاي كلان، رويكرد دهن كجي كردن به عالم و آدم را دارد!
پ.ن :
هر كامنتي كه در اين وبلاگ نوشته مي شود برايم خيلي مهم هست، به خصوص سخنان نيام كه بايد در اين مورد بايد بگويم:
راستش را بخواهيد هر كدام از حقوق اوليه اي كه من در نظر دارم با همديگر تفاوتي ندارند و شخصا اولويتي بندي خاصي در ميانشان نمي بينم. ولي مطمئنا برخي از حقوق اوليه مثل آزادي بيان كه براي خيلي خيلي مهم است، شايد براي بعضي از مردم مهم نباشد و به خاطر عقيده و كم و كيف مطالعات و تجاربشان اصلا نمي خواهند آزادي بيان داشته باشند! ولي حق داشتن يك هواي سالم را آنها هم مثل من دارند و اگر آنها دوست ندارند در زمينه دفاع از حقوق دلخواه من، از من و امثال من دفاع كنند، ولي من حاضرم در دفاع از حقوقي كه آنها دارند حمايت كنم، كه البته در مورد حق برخورداري از يك هواي سالم كه براي اطفال و كهنسالان دور و برمان صد در صد حياتي است:
بخار بنزین باعث افزایش سرطان خون در تهران شده است
و اين بماند كه من و شما قادر نيستيم، بعضي ها را حالي كنيم كه تبعات نبود آزادي بيان و ... خيلي بدتر است از آلودگي هوا و مي شود گفت اين شرايط با هم رابطه علت و معلولي دارند؛ ولي به قول معروف همان بعضي ها فقط جلوي چشمشان را مي بينند!
No comments:
Post a Comment