در دروس اقتصاد خرد و كلان نمرات خوبي در دانشگاه نگرفتم، ولي يادم هست كه برخلاف ديگر كلاسها غرق صحبتهاي استاد مهندسي برق خوانده، ولي تغيير رشته داده به مهندسي سيستمها مي شدم؛ يادم هست كه در اولين جلسه كه مي خواست ما را با علم اقتصاد آشنا كند، گفت در مهندسي برق، تست و آزمايش هزينه چنداني ندارد و حداكثر قطعه مورد نظر جرق-پرقي كرده و مي سوزد و بوي سوختن آن دماغ را مي آزارد؛ ولي سعي و خطا، تست و آزمايش در علوم انساني و اقتصاد بسيار دشوار بوده، و هزينه هاي آن را بايد جامعه بپردازد و ممكن است با يك تصميم غلط اقتصادي و مديريتي، سالها همه تاوان آن را بپردازند و يكي از عوامل مهم و تأثير گذار جهت جلوگيري از تصميمگيريهاي نادرست در هر زمينه اي و به خصوص اقتصاد، مديريت و كسب و كار آمار و برنامه ريزي است.
و امروز روز آمار و برنامه ريزي است. نمي خواهم آن را تبريك بگويم! چون درك و مفهومي كه در اذهان عمومي، و افرادي كه بايد به كمك آن سازمانها را اداره كنند معمولا اشتباه است. مدتها است كه علم آمار تا سطح شمارش تقليل داده و غالبا با داده و اطلاعات اشتباه گرفته مي شود. مثلا در دوران سربازي، وقتي مي گفتند آمار بگيريد منظور اين بود كه ليست افراد حاضر را بنويسيد! در شركتها هم واحدهاي آمار معمولا هر از چند گاهي اطلاعات موجود در بانكهاي اطلاعاتي را پرينت مي گيرند و اين سو و آنسوي سازمان مي فرستند! و البته در موارد بدتر چنين مواردي هم هستيم: وقتي كسي استخدام و بازنشسته مي شود و يا ماموريت مي گيرد و ...، به او مي گويند يك نسخه هم از فلان فرمتان را هم بدهيد به واحد آمار!
كلمه آمار معادل عربي statistics است كه از ريشه state بوده، و يعني چيزي كه منتسب به دولت است و جهت شناخت و تحليل وضعيت و برنامه ريزي در اصل به درد دولتها مي خورد و اين به گونه اي مدعايي است بر اهمييت آمار. و البته آمار صرف به تنهايي به كار نمي آيد و جهت گذاشتن در ويترين نيست و بايد از آن جهت برنامه ريزي استفاده كرد. يعني دولت و يا مديريت يك سازمان نبايد همينطوري و بدون توجه به كليه جوانب كه از تحليلهاي پيچيده آماري به دست مي آيند، دست به تصميمگيري استخاره اي و برنامه ريزي ديمي بزند، چون با اين كار ممكن است جامعه اي با مخاطرات غير قابل پيش بيني روبرو شود!
No comments:
Post a Comment