Sunday, July 20, 2008

ميدونم باهوشي! ولي با بقيه چطور مي رقصي؟

امروز يك مطلب جالب ديدم با اين عنوان «?I Know You're Smart. Do You Play Well With Others» يعني: ميدانم كه باهوشي، ولي اين را بگو: چقدر مي تواني با بقيه برقصي(بازي كني)؟ اين مطلب بيشتر در مورد تك تك افرادي كه هوش هيجاني كمي دارند و به درستي و يا غلط، فكر مي كنند اين فقط آنها هستند كه باهوشند و با ديگران زياد نمي پرند، تمركز كرده و به آنها مي گويد، ضريب هوشي به تنهايي كافي نيست و بايد فرهنگ كار گروهي و فراتر از آن يعني روحيه كار تيمي در آنها تقويت شده، تا آنها با اعمال و رفتار خود ارتباطات درون سازماني را كه از آنها با عنوان پل يادشده، كم اثر و ناكارآمد نكنند.

هفته قبل افشين دبيري در وبلاگش به يك مهندس ارشد ژاپني مرحوم اشاره اي كرده(مرگ در اثر کار زیاد) كه به دليل علاقه وافر به كارش و تويوتا و خودروهاي هيبريدي و يا هر چيز ديگر، آن قدر كار كرده كه سركار فوت كرده است و اين نشان از سختكوشي ژاپني ها دارد، ولي بعدا كه كامنتهاي آن مطلب را مي خواندم به نظري برخورد كردم كه نشان از اين دارد، هنوز هم كه هنوز است ايراني جماعت از خواب و رؤياها بيدار نشده و البته در موارد زيادي هم حق داريم چنين طرز نگرشي داشته باشيم كه دليل آن را خواهم گفت:
« چند سال پیش در واحد منابع انسانی یک شرکت ژاپنی کار می کردم که قرار داد توسعه و حفاری میادین بزرگ نفتی در دشت آزادگان را برعهده داشت به خاطر دارم که مدیر مستقیم من به خاطر دو ماه مداوم کار بیش از حد ( از 6:00 صبح تا 12:0 نیمه شب ) حتی در روزهای تعطیل به 3 بار سکته قلبی پی در پی دچار شد و هنگامیکه بدن نیمه جانش را با اصرار به بیمارستان منتقل کردیم ایشان حتی در آخرین لحظات نیز از رفتن به بیمارستان ممانعت می کرد و دلیلش این بود که اگر به دکتر مراجعه کند حتما" بستری می شود و چندین روز مجبور به ترك كار خواهد بود.
و هنوز که هنوز است من در تعجبم که ژاپنی ها با آن جثه نحیف و هوش کم شان چگونه می توانند اینقدر پشتکار داشته باشند؟؟؟»

شايد شما هم قصه هايي از اين دست را شنيده ايد كه مثلا:
يك مشاور ژاپني اومده بود ايران؛ وقتي نحوه سازماندهي و مديريت ما را ديد به ما گفت فرق ما با شما ايراني ها اين است كه در ژاپن اگر ده نفر كار بكنند رئيسشان يك آدم باهوش است و بقيه احمق اند، ولي در ايران 9 نفر باهوش زير نظر يك احمق كار مي كنند!

البته چنين خاطراتي هم معمولا گفته مي شوند، ولي نه براي عمل كردن مثل آنها، بلكه براي دست انداختن مديران و رؤسا و مظلوميت مرئوسان وطني:
يك گروه 10-15 نفر كره اي اومده بودن جهت نصب و راه اندازي روباتها! طي دو-سه هفته اي كه اينجا با كمال صميميت كار كردند، آخرش معلوم نشد كدومشون رئيسشونه...

حالا جدا از صحت و سقم اينكه چرا ايراني ها اين باور را دارند كه نه جزو باهوش ترين ملتهاي جهان بلكه باهوش ترين ملت جهانند بماند(به كتاب نسبت IQ و ثروت ملتها نگاه بكنيد كه در آن، ژاپن در رتبه سوم و ايران در رتبه 56 است*)، ولي بايد اين تفكرات عبث را كنار گذاشت. كار تيمي و گروهي و فعاليتهاي اجتماعي، نه در حرف، بلكه در عمل تنها راه نجات ما است و گرنه تا دنيا دنياست اين چرخه باطل «ما باهوش تريم» ما را از ديگر ملتها، بازهم عقب تر نگه خواهدداشت.
البته فكر مي كنم اين فرهنگ و باور غلط دلايل ديگر اجتماعي هم داشته باشد. چندي پيش تعدادي از دوستانم كه با كره اي ها، هندي ها و فيليپيني ها در پروژه هاي نفتي جنوب كار مي كردند، از نبوغ و استعداد سرشار ايراني ها در مقايسه با آنها صحبت كرده و از اين اظهار تأسف مي كردند، تنها نقطه قوت آنها انگليسي شان بوده و گرنه در هر زمينه اي ما از آنها جلوتريم ولي آنها با مدرك تحصيلي پايين تر دو-سه برابر ما حقوق مي گيرند! ولي آنچه حقيقت دارد اين است كه دوستان من جزو باهوشترين ها و تحصيلكردگان بهترين دانشگاه هاي ايران بودند و اينها در يك ششم انتهايي و برتر منحني نرمال هوشي جامعه ايران قرار داشتند و اينكه آنها خود را با خارجي هايي كه چه بسا در قسمت كم هوش جامعه خود بودند مقايسه مي كردند، جاي تأمل داشت:


راستي در يك مطلب نه چندان بي ربط ديگر ديدم كه در مورد فرار مغزها تدوين شده و با اين عنوان: «فرار نخبگان محصول قرار پخمگان»! آيا واقعا آنهايي كه در عين نخبگي، عرصه را خالي مي كنند، واقعا نخبه اند و آنهايي كه در عين پخمگي جاي آنها را اشغال مي كنند واقعا پخمه اند؟ اگر فرار نخبگان محصول قرار پخمگان بوده، قرار پخمگان محصول چه فرايندي انجام شده است؟ آيا اين چنين نبوده كه نخبگان به خاطر عدم توانايي در همراه كردن عوام با خود، عطاي اين مملكت را به لقايش بخشيده و تحت عنوان پر طمطراق فرار مغزها، مهاجرت كرده اند؟ البته اين حرفها آنگونه تعبير نشود كه دست گربه به گوشت نمي رسيد و ...، چون همه اعم از نخبه و غير نخبه درصدد مهاجرت هستند.

*) IQ and the Wealth of Nations

No comments:

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)