درست است در رهبري يك تيم بايد از كاريزما و احساسات هم استفاده كرد ولي تصميمگيري بر مبناي تحليلهاي استراتژيك، هم نبايد جاي خود را به ماچ و بوسه و نوازش و سلام وصلوات و آخر سر هم هيجان و دشنام و سركوفت و ... بدهد.
از موقعي كه آلمان چهار گل به استراليا زد و در بازي بعد مقابل تيم صربستان ، حتي با وجود ده نفره شدن قدرت بلامنازع ميدان بود، مشخص شد كه بازي آلمان درست مانند پلي استيشن از بيرون زمين هدايت ميشود و مديريت و درايتي منحصربفرد بر بازي حاكم است. و ديروز يواخيم لؤو دوباره نشان داد كه نتيجه گيرياش مقابل انگليس به سوت داور وابسته نبوده و فقط قدرت رهبرياش در مربيگري بوده كه باعث نمايش عملكردي خارقالعاده از سوي استعدادهاي نو و كم تجربهاش شده است. او از بازي هدفدار و ثمربخش آنها نتيجه دلخواه گرفت.
و در مقابل اين ديهگو آرماندو مغرور بود كه نشان داد چگونه ميتوان غولها و استعدادهاي بزرگ را به مهرههاي بيخاصيت تبديل كرد، كه در برابر يك تيم با برنامه و قدرتمندتر فقط به اين سوي و آن سوي ميدوند. كاريزما و هيجان و تعصب و خلاقيتهاي فردي شايد مقابل يك تيم ضعيف و متوسط باعث پيروزي قاطع هم بشود، ولي در مقابل تيمي كه علاوه بر همه اينها از فاكتوري مثل مديريت و سازماندهي بهره ميبرد نتيجه همان ميشود كه ديروز ديديم. جالب است كه خود مارادونا هم اذعان مي كند كه:
«آلمان پس از گل اول ایدههایی در سر پروراند که پیش از این در جام جهانی ندیده بودیم. میدانم نتیجه بازتاب اتفاقات زمین نبود و همچنان به بازیکنانم افتخار میکنم(!). آنها موقعیتهای خود را به گل تبدیل کردند و ما هم چند موقعیت داشتیم.» (منبع)ولي از آنجا كه نرود ميخ آهني در سنگ، به دليل تعصب اين را هم ميگويد تا نشان دهد آنها از شكست درس نمي گيرند و در آينده هم قادر به تكرار افتخارات قرن پيش نخواهندشد:
«به عنوان مربی و بازیکن فهمیدهام که فوتبالی که مردم کشورم دوست دارند به این ترتیب است. آنها مرتبا به دنبال گل، بازی خوب و پشت سر گذاشتن حریفان هستند. من آرژانتین را به سبک دیگری نمیپسندم(!).»و اين در حالي است با اينكه قبلا تيم آلمان به زعم خيليها بازي ماشيني ميكرد و به دليل تعصب نژادي از بازيكنان مهاجر استفاده نميكرد، فكرشان را تغيير داده و با به خدمت گرفتن ستارگاني همچون اؤزيل و خديرا بازيهايي ارائه ميدهد كه هم دوستداران بازي ماشيني لذت ببرند و هم طرفداران بازيهاي به قول معروف تكنيكي و عامهپسند؛ و البته از سوي ديگر نتايج شگفت انگيز هم عايد آلمان ميشود.
اگر اوضاع به همين ترتيب به پيش رود و حتي اگر دست خدايي هم از آستين بازيكنان حريف بيرون بيايد، من فكر مي كنم اسپانيا هم به سرنوشت بقيه گرفتار خواهدشد؛ و فقط هلند است كه شايد براي آلمان زحمت ايجاد كند. چون در اين جام هلند فقط مثل آلمان است و مي داند كه چه كند و تكراري بازي نمي كند.
No comments:
Post a Comment