Wednesday, March 10, 2010

خطر زلزله و دو راه حل ممكن

پس از زلزله مهيب هائيتي ، زلزله مهيب تر ديگري نيز در آن سوي دنيا رخ داد. البته شيلي همچون هائيتي در فلاكت و بدبختي غوطه ور نبود و از پيش آمادگي رويارويي با يك زلزله هشت ريشتري را داشت وگرنه بايد منتظر شنيدن اخبار تعداد تلفات بيشتري نيز مي بوديم كه به خير گذاشت. البته در چنين مواقعي آدم اگر بخواهد با صداقت نظر بدهد بايد اعتراف كند كه بخش اعظمي از بشردوستي‌اش ناشي از نگراني به خاطر احساس خطر براي خود است! راستي در كشور خود ما كه يك زلزله شش و نيم ريشتري در منطقه كويري و كم جمعيت مي آيد و يك شهر كن فيكون مي شود و دهها هزار نفر كشته مي‌شوند اگر در يك جاي پرجمعيت تر بيايد مثل همين تهران چه خواهدشد؟ البته زبانم لال! ولي طبيعت با كسي شوخ ندارد. چنين اتفاقاتي در عمر پنج-شش ميلياردي كره زمين كاملا عادي است. چندي قبل يك تبليغات در مورد محيط زيست در يك كانال خارجي ديدم كه يك آفتاب پرست در برابر ناملايمات طبيعي مدام تغيير شكل مي داد و بدن خود را موافق با آن سازگار مي كرد و در آخر نيز اين پيام جالب را داد كه "اين ماييم كه بايد خود را با طبيعت وفق دهيم نه برعكس"! ما هم بايد اين حقيقت را بپذيريم كه مهمترين خطري كه تهديدمان مي كند همين زلزله است و فقط بايد در برابر آن آمادگي داشت. خطر جنگهاي خانمان برانداز را با ديپلماسي و مذاكره و امتياز دادن مي توان حل كرد ولي با طبيعت كه نمي توان مذاكره كرد. يا بايد فيلمي "مو بر تن سيخ‌كن" مثل فيلم "2012" را نگاه كرده و با بي خيالي خود را تسليم قسمت و تقدير بدانيم(هر چند پيامش كاملا برعكس است!)، و يا بايد مثل ژاپن كمربندها را سفت ببنديم و يا اينكه جهت كمتر شدن تلفات مادي و معنوي در فكر تمركز زدايي باشيم تا اگر قرار است زلزله‌اي بيايد و ما هم در برابر آن تسليم باشيم(!)، فقط بخش كوچكي آسيب ببيند و نه همه آنچه هست و نيست! البته تركيبي از اين دو راه حل را در كشورهاي پيشرفته نيز مي توان ديد.

اگر يادتان باشد سال 83 زلزله‌ كوچكي كه در بلده مازندارن اتفاق افتاد تهران را نيز نيمچه تكاني داد و همين تكان شوكي بود تا مقامات شهري را بيدار كند! ولي از آنجا كه چنين بيداري‌هايي موقت است فقط به اين بسنده نمودند كه يك كتابچه و سي دي حاوي فيلم آمادگي در برابر زلزله توزيع شد و البته اشاره هم نشد اين اطلاعات بيشتر مناسب حال اهالي توكيو است كه ساختمانهاي ضد زلزله دارد و چون احتمالاتي نيز مي دهند كه شايد خرابي و ويراني نيز روي دهد از پيش سفارش مي دهند كه نقاط امن خانه خود را از قبل شناسايي كنيد و هنگام زلزله روحيه خود را حفظ كنيد و زير ميز نرويد و كنار مبل دراز بكشيد! به جاي اينكه در يك پروژه گسترده و جدي كه صد در صد اشتغال فراواني نيز ايجاد خواهد كرد ساختمانها و پلها و تاسيسات را تك تك مقاومسازي كنند اكتفا كردند به توزيع راهنما و اجراي مانورهاي دانش آموزي. البته در اين ميان سازمانهاي بين‌المللي هم بايد مناطق پرخطر دنيا شناسايي كنند و يك پند و اندرزي هم بدهند! همين زلزله هائيتي نشان داد كه يك فاجعه انساني ناشي از زلزله به مناطق ديگر دنيا نيز تأثير گذار است و در اين ميان يك زلزله مشابه در منطقه بسيار حساس و غير ايزوله‌اي مثل خاورميانه، مي تواند وضعيت اقتصادي و سياسي دنيا را دگرگون كند.

در بالا به مورد تمركز زدايي به عنوان يكي از راه حلهاي مقابله با زلزله جهت كمتر كردن آسيبهاي زلزله نيز اشاره شد كه شايد يكي از مناسب‌ترين چاره‌ها باشد. اخيرا با وبلاگي اشنا شدم كه در مورد سياستگذاري شهري منتشر مي شود كه بيشتر درباره محاسن و معايب و توسعه شهري مي باشد. در يكي از مطالب آن عنوان شده كه عواملي همچون " اقتصاد انباشته "، " تخصص گرايي و تنوع "، " فعاليت هاي تحقيق و توسعه و نوآورانه(مراكز علمي تحقيقاتي معمولا در تهران متمركز است) "، " سرمايه انساني " ،‌ و " سرمايه فيزيكي" از تأثيرات مثبت وجود شهرها مي باشد كه البته درست است. ولي اگر تهديد مورد بحث يعني احتمال زلزله را اگر در نظر بگيريم بايد نگران هم باشيم كه با سانتراليسم داريم مناطق ديگر را عاري از همين عوامل مثبت كرده و از سوي ديگر در معرض تهديدي جدي قرار مي دهيم. چندي پيش نيز از سوي دولت طرح انتقال پايتحت از تهران به شهري ديگر مثل هشتگرد ساوجبلاغ مطرح شد كه به نظر مي رسد اين طرح بيشتر به فكر جلوگيري از فلج شدن دولت در مواقع بحراني و حوادث غير مترقبه همچون زلزله مي باشد تا آينده‌نگري در مورد پنج عامل بسيار مهم فوق كه بايد هر چه سريعتر در اين مورد نيز طرحهايي قابل اجرا آماده شود.

1 comment:

اشرف رحيميان said...

الگوي واكنش در برابر حادثه در درازاي زندگي بشري متفاوت بوده است در زمان هايي بشر به دليل امكانات علمي و تكنولوژيكي ناچار به واكنش پس رويدادي بود و از ابزارهاي بدوي براي پيش بيني استفاده مي نموده است. اما امروزه تحول چشم گير ابزارهاي پيش بيني واكنش پس رويدادي را توجيه ناپذير مي نمايد. همينطور ابزارها و متدهاي پيش گيري از خسارات ناشي از حادثه نظير وضع قوانين، ترميم بافت هاي فرسوده، آموزش عمومي، ايمن سازي زير ساخت ها، اصلاح مواد ساختماني پيشرفت اساسي داشته و نيز امكان بهينه كاوي آن از شهرهاي ديگر دنيا وجود دارد. در چنين شرايطي و با توجه به آنكه زلزله شهر تهران يكي از 5 خطر تهديد كننده كشور محسوب مي شود اما خط مشي گذاري و تصميم گيري اساسي در اين خصوص اين گونه با اهمال روبرو مي شود
چگونه است كه مسائل با سطح اهميت و بعد اهميت كمتر مجال طرح مي يابند ولي چنين مساله اي تنها به صورت مقطعي در كانون اهميت قرار مي گيرد و در اندك زماني به فراموشي سپرده مي شود؟

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)