
حدود پنج سال پيش خاطرم هست كه صدا و سيما داشت با آب و تاب خاص خودش گزارشي در مورد مشتريان معترض در مقابل سازمان فروش يكي از دو همين دو خودروساز پخش مي كرد كه چرا خودروشان را با وجود گذشت چندين ماه از موعد مربوطه، تحويل نمي دهند؟ بعد خبرنگار مربوطه رفت پيش معاون فروش. معاون فروش هم به گونه طلبكارانه اي گفت وجود تاخير در زنجيره تامين قطعات ماست كه با اين حرف آبروي سازماني را در مخاطره جدي قرار داد و اصولا به يك مشتري بيروني چه ارتباطي دارد كه در داخل سازمان چه مي گذرد و براي او فقط و فقط محصول و كيفيت آن مهم است و بس. ولي با نكته بيني و تحليل دقيق تر مي توان همان متولي فروش را تا حدودي مبرا نيز دانست، چون در اين زنجيره و كلاف سر در گمي كه صنعت خودرو و صنايع وابسته به هم دارند و در اين ميان اعمال نفوذهايي كه از جاهاي ديگر ميشود، شايد بشود نيمچه حقي به به همان مدير داد!
البته در گزارش سايت فرارو و دلايلي كه در آن نوشته شده كه چرا در صنعت خودرو ضعيف عمل شده به انتصاب مديران بي تجربه اشاره شده است كه البته درست است ولي در اين ميان با توجه به اينكه كشور شرايط خاص سياسي را نيز مي گذراند، شايد سوء برداشتهايي نيز صورت گيرد كه آن به اصطلاح ماستمالي ضعف و بي كفايتي در مديريتهاي گذشته نيز هست و اصولا در اين كشور بعد از اينكه يك مدير جايش را به يك مدير ديگر مي دهد مي گويند چند صباحي طول نمي كشد كه بگويند صد رحمت به مدير قبلي!
No comments:
Post a Comment