Sunday, March 9, 2008

زنان و كار

ديدن اين مطلب بهانه اي شد براي نوشتن چيزهايي در مورد زن كه خلاصه و اهم آن به صورت زير است:

* - با توجه به اينكه پس از 100 سال جانفرسايي در مورد بهتر كردن شرايط كاري زنان و كاهش ساعات كاري آنان، درآمد متوسط زنان 27 درصد كمتر از متوسط درآمد مردان است، كه عمدتا به دليل تصدي مشاغل مديريتي توسط مردان است.

* - يك تحقيق جديد انجام شده توسط دانشگاه كارنگي ملون، نشان مي دهد كه، 57 درصد مردان هنگام مذاكرات زمان استخدام به فكر بالا بردن حقوق و مزاياي دريافتي هستند و اين در حالي است كه فقط 7 درصد زنان چنين توقعي دارند.

* - اين حقيقت تعمدي و يا مطبوع نيست، اما قوانين كاري در عصر جديد، با يك مدل جديد خانوادگي، زماني كه زنان در داخل خانه ها نيستند، توسعه يافته اند... مردان به سادگي پتانسيل زنان را به رسميت نمي شناسند؛ به دليل سالهاي شايسته سازي به آنها اينگونه آموخته كه با تصور ذهني خود به قضايا نگاه كنند.

* - با توجه به واقعيتهاي موجود در مورد افزايش درصد زنان در محيطهاي كاري، زنان نيازي به تغيير دادن خودنيستند! بلكه اين "كسب و كار(Business)" است كه بايد خود را با دگرگوني هاي جديد وفق دهد. تخصيص مشاغل حرفه اي ارشدتر و مديريتي به زنان نبايد حول و حوش اين محور بچرخد كه مساوات و عدالت جنسيتي بايد رعايت شود(!)، بلكه بايد نيازهاي زنان در مد نظر قرار گيرد.


خوب! مطالب بالا نتيجه گيريهايي بين المللي بود و بهتر است به شرايط مملكت خودمان هم نگاه ويژه اي داشته باشيم:

* - ده سال قبل موقعي كه خاتمي نصف آرايش را از زنان ايراني گرفت، همه منتظر بودند كه حداقل دو-سه تا وزير زن هم انتخاب كند، ولي او اين فرصت تاريخي را به خانمها نداد، به اين دليل كه نبايد ريسك مي كرد و جامعه زنان ايران در مقايسه با جامعه مردان، توانايي عرضه شخصي در حد و اندازه وزير ندارد و از اين حرفها...
به نظر من، حتي با فرض نبود يك زن ايراني در حد پوشيدن رداي وزارت، او مي توانست به جاي اينكه مقام بسيار مهم و خطير(برخلاف تصور عام!) رياست سازمان حفاظت محيط زيست را به خانم ابتكار واگذار كند و يك تصور غلط ديگر را القا كند، مي توانست تابوشكني كرده وزارتهايي همچون بهداشت و درمان و وزارت آموزش و پرورش را به دست خانمها بدهد.

* - همانگونه مي دانيد اين جامعه ابدالدهر بايد نامتقارن باقي بماند! زنها به سربازي نمي روند، و مردان با توجه به فرجه يكساله پس از اخذ ديپلم، بخت و اقبال كمتري جهت ورود به دانشگاه دارند و در نتيجه اين نتيجه حاصل شده كه بيش از 60 درصد جامعه دانشجويي از زنان تشكيل شود و به قول گزارشگرهاي فوتبال مي ريم كه داشته باشيم يك ناهنجاري اجتماعي رو! و البته دولت فخيمه كه اعتقادي عجيب دارد به كوپن و سهميه و ... مي خواهد يك جور ديگر مشكل را حل كند.

* - همانگونه كه ملاحظه شد در بازار رقابتي غرب، زنان هم تا حدودي مظلوم واقع مي شوند و هنگام مصاحبات استخدامي در مورد حقوق، زياد چانه نمي زنند. در اين مورد يك خاطره دارم! جايي كه من در ان مشغول به كارم خانمها ماشاءالله تعدادشان كم نيست و آقايان هم معمولا از كمي حقوق و مزايا شاكي هستند و دليل آن هم معمولا به زن و بچه بر مي گردد(حتي اگر مجرد باشند!). من هم در يكي از جلسات بيش از اندازه در مورد حقوق شكايت كردم و رئيس جلسه هم گفت مثل اينكه فقط تو از حقوق ناراضي هستي! من هم زود خواستم شاهد بياورم، ولي بدون در نظر گرفتن كيفيت زندگي شخصي افراد، به يكي از همكاران كه اتفاقا خانم بود، گفتم شما چي، شما مگر از حقوق دريافتي تان راضي هستيد؟! او هم كه نه مي خواست طرف من را بگيرد و نه طرف رئيس را، گفت: "واللا چون من نان آور خانه نيستم نمي توانم در اين مورد نظر دهم"!!!

No comments:

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)