Monday, February 25, 2008

بانكداري دولتي

اگر اين استراتژيستها و برنامه ريزان نخبه در عرصه بانكداري دولتي نبودند معلوم نبود كه آيا بانكي مثل بانك كشاورزي چند سال قبل جزو دويست و نود و چند بانك برترجهاني(بخوانيد دويست و نود و چندمين) از نظر نشريه بانكر مي شد، يا نه؟!! و يا اينكه آيا اهتمام بانك مسكن براي اجراي يكي از اصول قانون اساسي جهت خانه دار كردن بي سرپناهان جامعه نبود آيا با سياستهاي داهيانه و مدبرانه اين بانك، قيمت مسكن در ظرف يكسال دو و سه برابر مي شد يا نه؟ و ...

من زياد كار بانكي ندارم ولي هر دفعه پايم را به يكي از اين بانكها مي گذارم مي بينم كه چقدر حق و حقوق ما مشتريان را ضايع مي كنند. حقوق بگيري دلش را خوش كرده و با هزار مصيبت شش ميليون گذاشته در بانك مسكن و خدا-خدا مي كند كه در بازار بي صاحب مسكن قيمت بازهم بيشتر نشود. ماه يازدهم چشمه‫هاي جوشان خلاقيت و نوآوري رقيب برانداز(!) آن بانك مي جوشد و يك دفعه دستورالعملي-بخشنامه اي و چيزي مي آيد كه بايد سه ميليون ديگر بگذاريد و ششماه ديگر منتظر شويد، انگار با وجود اين همه سيستمهاي عريض و طويل كامپويتريشان حال و حوصله و يا توان محاسبه ارزش فعلي موجودي انباشته در مدت زمان قبلي را ندارند و بدينترتيب بار ديگر مشتري بخت برگشته را مي فرستند دنبال نخودسياه. مشتري مي رود سه ميليون ديگر مي آورد و به موجوديش مي افزايد ولي ششماه بعد، در اقتصادي كه از تب هلندي مي سوزد و درآمد سرشار حاصل از افزايش ارزش نفت، قيمت آنقدر زياد شده كه با اين وام نمي شود يكي از دانگهاي خانه را خريد. البته بازار هم دچار ركود نسبي شده و كارمند مي خواهد كمي صبر كند، تا كمي به قدرت خريدش بيفزايد و به بانك مراجعه مي كند تا موجوديش را بردارد و به كسب و كار ديگري هم بپردازد ولي مي گويند براي محفوظ ماندن حق وامتان بايد دقيقا دو ميليون و ششصد هزار تومان را در حسابتان نگهداريد!

معلوم نيست كه اين رقم با چه فرمول و مبناي علمي و حساب و كتابي اعلام مي شود! چرا دو ميليون و پانصد نه؟ چرا سه ميليون نه؟ چرا يك ميليون نه و چرا ده هزار تومان نه و ...؟!

شما مي دانيد چرا؟

No comments:

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)