Saturday, October 16, 2010

روز جهاني وبلاگ نويسي در مورد آب سالم، و مسأله درياچه اروميه

يكي دو روز دير يا زود زياد فرقي ندارد، مهم آن است كه در مورد "آب سالم براي همه جهانيان" مطلبي نوشته شود و تذكري هم به خودمان بدهيم كه قدر آب مصرفي را دانسته و در مورد نحوه مصرف آب دقت بيشتري بكنيم ؛ چون خيلي ها در نقاط دور و نزديك جهان از داشتن آب شرب سالم محرومند.

اما در مورد مسأله آب دغدغه ديگري هم هست كه نمي دانم چرا خيلي ها به اهميت آن واقف نيستند. و آن مسأله بسيار خطرناك درياچه اروميه(اورمو گؤلو) است كه بنا به دلايلي رو به خشكي نهاده و نهادهاي دولتي هنوز هم كه هنوز است اقدام مؤثري در اين مورد انجام نداده‌اند. گفته شده اگر درياچه اروميه خشك شود نمك و شوره‌زارهايي كه بعد از محو شدن آب پديد خواهد آمد با وقوع يك توفان ضعيف باعث تبديل شدن مزارع حاصلخيز آذربايجان به زمينهاي باير و لم يزرع و در نهايت ايجاد كوير در آن مناطق منتهي خواهد شد(انفجار بمب 8‌ میلیارد تنی در ارومیه) و عواقب آن تنها شامل آذربايجان نشده و حتي كردستان و گيلان هم از عوارض و عواقب چنين فاجعه زيست محيطي زيان غير قابل جبراني خواهند ديد؛ حال، چنين وضعيتي چه تاثيري خواهد گذاشت بر وضعيت اجتماعي كشور بماند!

گفته مي‌شود احداث سدهاي متعدد كوچك و بزرگ بدون كارشناسي و عاقبت انديشي‌هاي لازم، ريختن خاك و سنگ وسط دريا جهت ايجاد پل، و همچنين كم شدن بارش از مهمترين عوامل تخريب درياچه اروميه بوده‌اند.به نظر مي رسد حتي كم شدن مصرف آب در شهرها و روستاهاي اطراف اروميه تاثير زيادي در روند خشكي درياچه نخواهد داشت. به نظر مي‌رسد همانگونه كه مداخله  نهادهاي دولتي باعث  پديد آمدن چنين وضعي شده، نهادي جز خود دولت هم نمي‌تواند از وقوع حوادث بعدي جلوگيري كند. و مثلا چنين پيشنهادي مطرح مي‌شود كه از درياي خزر به درياچه اروميه پمپ شود. البته در مورد امكان چنين پيشنهادي و اينكه آيا چنين كاري هم اين باره به درياي خزر آسيب بزند، بايد كارشناسان ذيربط نظر دهند، ولي خبر ديگري در رسانه‌ها پيچيد كه باعث تعجب و شگفتي شد:

دولت ایران می گوید قصد دارد پروژه انتقال آب از دریای خزر به استان سمنان را برای مقابله با مشکل کم آبی در شمال شرق ایران به اجرا بگذارد (بي‌بي‌سي).

اين طرح از لحاظ اقتصادي در اين صفحه تحليل شده‌است: "هزينه فايده طرح انتقال آب به سمنان". در وهله اول آدم خنده‌اش مي گيرد، آب دريا كه به درد شرب و كشاورزي نمي‌خورد ولي آنچه در متن تحليل آمده اين است كه قرار است آب دريا شيرين هم بشود كه عملي بسيار بسيار هزينه بر است.

ولي آنچه اهميت دارد وقتي در كشوري كه به صورت متمركز مديريت مي ‌شود آيا نمي شود تصميمات كلاني كه گرفته مي شود بدون مقايسه سود و زيان در سطح كشوري باشد؟ حال فرض كنيم پول و بودجه‌ كلاني وجود دارد و قرار است چنين كاري هم انجام شود و به جاي اينكه آب را بدون شيرينسازي به درياچه اروميه بفرستند، پس از عمل پمپاژ، شيرينش كرده و تزريقش مي كنند به دشتهاي سمنان. ولي چرا موقع اتخاذ چنين تصميماتي آينده نگري وجود ندارد؟ آيا عاقلانه نيست به جاي اينكه كويرهاي موجود با مشقت و هزينه فراوان آباد شوند، از ايجاد كويرهاي جديدي كه عواقب بسيار بدتر اجتماعي و اقتصادي ديگري هم خواهد داشت جلوگيري نمود؟



1 comment:

رحيميان said...

مي گويند جنگ هاي اينده جنگ بر سر اب خواهد بود. تامين و انتقال اب يكي از حوزه هايي است كه نيازمند سياستگذاري است. به گمانم جز معدود كشورهايي باشيم كه اب شرب جداي اب منازل خريداري نمي شود و جهت استحمام و شستشو به هدر مي رود.
تامين اب شرب در اين مقياس خود موجب كم شدن كيفيت آب مصرفي نيز مي شود.

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)