Monday, October 5, 2009

صنعت توريسم


ماه قبل فرصتي پيش آمد تا سفري داشته باشم به اروپا. در فرودگاه استانبول بيشتر از تركيه اي ها، سيلي از مسافران با نشاط از اين سوي و آن سوي دنيا در جريان بود كه يا در حال خروج از تركيه هستند و يا در حال ورود و يا اينكه مثل من مي خواستند مسير خود را عوض كنند. مطمئنا اگر در فرودگاه تهران اكثر مسافران داخلي بودند تا با گذاشتن پا به آن سوي مرز خانمهايش كمي روسريهايشان را شل تر كنند، در استانبول اينگونه نبود، و به جز مامورين و متصديان فرودگاه بيشتر خارجي بودند تا محلي و بومي.

در اين سفر پاريس را شهري ديدم كه يك سر و گردن از بقيه بالاتر بود و با چشم هم مي شد اين را ديد كه شلوغي شهر فقط به دليل تردد توريستهاست. در حالي كه غرق تماشاي عظمت و زيبايي معماري و آثار هنري اين شهر بودم، مي خواستم تخميني هم بزنم از درآمد پاريس از صنعت توريسم، كه گفتم بهتر است بماند براي بعد تا آمار و ارقام دقيقتري را به دست بياورم. بنا به مندرجات ويكي پديا، پاريس عنوان رتبه يك پربازديد شونده ترين شهر دنيا را دارد. از درآمدي كه به خاطر حضور توريستها نصيب اين شهر مي شود و با فرض اينكه هر توريست در مدت اقامتش به طور متوسط پانصد دلار خرج كند و ساليانه هم پانزده ميليون نفر از اين شهر بازديد كنند، تقريبا يازده ميليارد دلار عايد مي شود. يعني اگر تبديل به پول شدن دايناسورها و جنگلهاي موجود در صحراهاي خاورميانه صدها ميليونها سال است، اين براي پاريس حدود چهل پنجاه سال است تا گوستاو ايفل را كه مورد بي مهري هموطنان آلماني اش قرار گرفته پناه دهد و او برج ايفل را در نيمساز جنوب غربي ميدان كنكورد بنا كند؛ تا بعدها عنوان مهمترين سمبل پاريس و فرانسه را يدك بكشد.

بنا به اطلاعات موجود در صفحه توريسم ويكي پديا، از نظر كسب درآمد از راه صنعت توريسم فرانسه رتبه سوم دنيا را پس از آمريكا و اسپانيا دارد و در سال 2008 با جذب 79 ميليون توريست كه رتبه يك جهان است، 55.6 ميليارد دلار به دست آورده است.
در بالا سخني هم شد از استانبول و تركيه. استانبول با جذب 6.45 ميليون نفر در رتبه 9 شهرهاي توريستي جهان و كشور تركيه هم از اين حيث با جذب 25 ميليون نفر در رتبه 8 جهان قرار دارد كه با كسب درآمد بيست و پنج ميليارد دلاري بي خيال اين مي شود كه چرا طلاي سياه ندارد! البته تركها با فروش دؤنر كبابهايشان در رستورانهايشان در ديگر كشورها بخشي ديگر از درآمدهاي توريستي را نصيب خود مي كنند!

شايد بهانه اين نوشته، عنوان اين پست نيام يراقي باشد. در آن سوي مرزها همه مترصد اينند كه تپه اي، قصري، سفالي، كاسه اي، كوزه اي و چيز ديگر مشخص شود كه مثلا متعلق به ده بيست سال قبل است تا بيفزايند برا آثار و افتخارات تاريخي ديارشان. در كشور ما هم كه مي آيند ارك تبريزش را خراب مي كنند، سدي در تنگه بولاغي اش مي زنند، و يا مي آيند زير پل الله ورديخان مترو مي كشند و يا سنگهاي قديمي و اصلي پل خواجويش را به دليل كهنه بودن بر مي دارند و ...

پ. ن.1:
يك نكته كه يادم رفت بگويم، درست است كه فرانسوي ها درآمد كلاني از توريسم دارند، ولي خودشان هم دست و دلبازند و حدود 43 ميليارد از همان درآمد را به بقيه ممالك پس مي دهند و در مقابل خودشان هم جاهاي ديگر را مي بينند. آلماني ها كه دهانه جيبشان را گشادتر كرده اند و در ازاي 40 ميليارد دلاري كه به دست مي آورند، 91 ميليارد دلار را در كشورهاي ديگر خرج مي كنند؛ انگار چون نمي توانند رتبه يك را در كسب درآمد داشته و در اين راه مغبون آمريكا و اسپانيا و فرانسه مي شوند، مي خواهند حداقل رتبه يك فرستنده توريست را داشته باشند.
من نمي دانم آن كسي كه اين عبارت مزخرف طرحهاي زودبازده اقتصادي را در مملكت خودمان انداخت دهان اين و آن، آيا، به خسروان گفت كه حصارهاي مرتفعي در مقابل توريستها(چه توريستهاي داخلي و چه خارجي) كشيده ايم؟!

پ. ن.2:
نيام نظر جالبي داده در مورد اينكه چرا توريستها به ايران نمي آيند:
خیلی ها اختلاف فرهنگی ایران با اروپا را مانع اصلی میدانند اما به نطر من عدم وجود مدیریت صحیح مشکل اساسی است. تفاوت فرهنگی ایرانیان با اروپایی ها مسلماً کمتر از هند و کنیا است. اگر مدیریت صحیحی بود، میتوانستند همین محدودیت های اسلامی / ایرانی را به جاذبه توریستی تبدیل کنند.
ولي به نظر من يكي از علل اصلي و فلسفه توريسم و جذابيت جهانگردي همين اختلاف فرهنگي ميان ملل مختلف است. وگرنه اگر قرار بود همه جاي دنيا يك جور باشد كه اصلا دليلي نداشت مثلا يك آلماني برود ژاپن و هندوستان و تركيه دوباره سر و كله آلماني ها را ببيند! و از سوي ديگر شايد مشاهده محدوديتهاي اسلامي و ايراني براي يك غير مسلمان و غير ايراني جالب باشد ولي نبايد اين محدوديتها را براي آنها قائل شد و آنها بايد بتوانند با حفظ پوشش خود بتوانند در ايران گردش كنند. اصولا يك توريست يك ديپلمات و يا يك تاجر نيست كه با كت و شلوار اتو كشيده سفر كند. مثلا يك خانم جوان اروپايي از خير اين مي گذرد كه با چادر و مانتو از مناطق ديدني ايران بازديد كند و حتي جنس مذكر خارجي هم مي خواهد مثلا با يك شلوارك به اين سوي و آن سوي برود و مثل همين عكس اينطور نيست كه توريستها در مدت سفر خود فقط بگردند و از طبيعت لذت ببرند؛ گاهي لازم است از اعمال شنيع(به نظر ما!) مرتكب شوند! يك مثال بارز و مشابه ما تركيه و مصر و اردن است كه در مسلماني مسلما از ما كمتر ندارند، و مردمانش هم با ديدن اروپايي ها به ورطه فساد و لجام گسيختگي نيافتاده اند، ولي محدوديتي هم براي جهانگردان قائل نمي شوند.

افشين هم خشك شدن درياچه اروميه را گفت و جگرمان را كباب كرد! به اهالي شهرهاي اطراف اين درياچه و از آنها به مراتب مهمتر ، به مسؤولان پوپوليست هم بايد گفت: والله بالله پشت سر هم سد درست كردن چاره كار نيست! درآمد ناشي از سرازير شدن توريستهاي خارجي، جهت لجن درماني به ساحل درياچه اروميه، خيلي بيشتر از درآمد زمينهاي كشاورزي خواهد بود(البته اگر بسترسازي از نوع فوق انجام شود كه با اوضاع فعلي محال است!).

No comments:

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)