Tuesday, February 17, 2009

مانع تراشي


سالهاست در آمريكا چه دموكراتها سركار باشند و چه جمهوريخواهان، موضوع تحقيقات در مورد سلولهاي بنيادين، همواره در مقابل كاخ سفيد موجب تجمع گروههاي معترض و يا موافق است. معترضين افراطي مذهبي مي گويند چنين تحقيقاتي مغاير با تعلميات الهي، انسانيت و اخلاق است و نبايد مورد حمايت مالي دولت قرار گيرد، و بالعكس!

من هم گاهي اوقات با خودم كلنجار مي رفتم، كه آيا براي پيشرفت علمي، بايد تمامي ارزشهاي انساني را زير پا گذاشت و آيا نبايد خط قرمزهايي را قائل شد و به هر قيمتي كه هست بايد با هدف وسيله را توجيه نمود؟ ولي آدم وقتي بدن خود را بررسي مي كند، به اين نتيجه مي رسد كه اگر مثلا فقط 100 سال قبل بود، چشمها نيمه بينا بودند، دنداني در دهان نبود و حتي شايد پس از مبتلا شدن زود رس به يكي از آن امراض خطرناك به دليل نبود واكسن و ...، درهمان دوران نوزادي با اين دنياي فاني خداحافظي كرده بوديم! خلاصه كلام اينكه اين بدنهايي كه ما داريم به همان اندازه اجدادمان طبيعي طبيعي باقي نمانده اند.

امروز در مطلبي ترجمه شده توسط وحيد وحيدي مطلق، با عنوان هوشمندي بي نظير، نگاهي به يکپارچگي انسان و فنآوري ظرف ۳۰ سال آينده/ سخنراني ري كورزويل، جمله زير را ديدم:
«ما خواهيم توانست بدون عبور از مرحله تخمك بارورشده، "سلول هاي بنيادين" را بسازيم.»

عبارت فوق با اينكه داراي احتمالات است و قطعيتي در آن نيست، ولي رسيدن به آن مرحله همانند كل تحقيقات علمي مشابه نيازمند كمكهاي مالي و معنوي است. فكر مي كنم همين جمله كافي است تا اقدامات متحجرانه جورج بوش جهت مقابله(بخوانيد عدم حمايت) با پيشرفتهاي علمي در زمينه سلولهاي بنيادي زير سؤال برود. كساني كه با جنگ، ريخته شدن خون بخشي از انسانها را جهت رسيدن به دموكراسي توجيه مي كردند، از سويي ديگر خود را پايبند تعلميات مذهبي مي دانستند كه نبايد سلولهاي بنيادين را جهت بخشيدن دوباره سلامت به انسانهاي محتاج و درمانده، قرباني كرد.

طرحهاي اقتصادي عوام پسندانه اوباما، چندان جالب به نظر نمي رسند، ولي نتيجه همين حمايت دوباره از مؤسسات تحقيقاتي در مورد سلولهاي بنيادين، به نظر مي رسد، خدمتي بزرگ به بشريت خواهد بود.

No comments:

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)