Wednesday, January 9, 2008

مديريت از نوع وطني

نه! نمي شود گفت كسي كه در ايران مافوق و به عبارتي ديگر رييس است كار Management و يا مديريت به معنا و مفهوم واقعي انجام مي دهد. دوستي خاطره اي مي گفت: "مدير انجام كاري را به من محول كرد. من هم متقابلا از او كمك فكري خواستم، ولي او با كمال خوشرويي(!) گفت اگر قرار باشد من فكر هم بكنم، چه كسي كار مديريت و رياست را انجام دهد؟!!"
... يعني مديريت(بدون قائل شدن ترتيب) عبارتست از مهندسي اسلايدهاي پاورپوينت، نشستن محض روي صندلي رياست و گاهي هم صاف-صاف راه رفتن مثل ترميناتور، تقسيم آكورد و كارايي با توزيع اجباري و فوروارد كردن و يا ارجاع ورؤيت نامه و از صبح تا شب پيگيري كردن امور مربوط به كندن وامهاي ويژه مديريتي و ...
حرفهاي بالا بيشتر مربوط مي شد به رؤساي اجرايي و عملياتي؛ و در سطور زير، شرح حال مختصري هم در مورد سطوح بالاتر مديريتي عرض خواهد شد:

اين روزها شاهد كولاك و يخبندان بي سابقه در تهران هستيم كه به گونه اي حادثه اي غيرمترقبه بوده است و در چنين مواقعي لنگيدن اوضاع بيش از پيش مشخص مي شود. از سويي دولت اعلام مي كند مراكز دولتي تعطيلند و به خيال خود، خيال همه را آسوده مي كند! ولي در جاهاي نيمه دولتي كه درجه عضويت فازيشان در دولت، با مقتضيات زمان متغير است، چند مرده حلاج بودن مديريت، با نيمه تعطيل بودن(!) خدمات و خطوط توليد و همچنين تحمل سرما در سوله ها توسط كارگران، كاملا به معرض به نمايش گذاشته مي شود.

No comments:

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)