Thursday, June 17, 2010

نبود صراحت


يكي از بزرگترين مشكلات يا نقايص مديريتي در ايران، "رك و پوست كنده حرف نزدن" و "عدم صراحت" است. همانگونه كه خيل مرئوسان دست به سينه در حال چاپلوسي و مداحي و پاچه‌خواري هستند، رؤسا و مديران محترم هم متقابلا به چنين اعمالي مبادرت مي ورزند و به كاركنان نمي گويند ايراد كارتان كجاست تا آنها را در بهبود عملكرد فردي و در نتيجه عملكرد سازمان ياري كنند.

البته همه اينها به نظرم در اصل دو دليل ساده‌ دارد؛ يكي به "نداشتن سواد و علم كافي" بر مي گردد و ديگري به "نبود برنامه و استراتژي مشخص" در سازمانها. وقتي مدير به كيفيت كار مشكوك است و از نظر تخصصي و تجربي هم در آن درجه از مهارت هم نيست كه قاطعانه بگويد كار فلان ايراد را دارد، يا به "كمييت كار" گير مي دهد يا به مسائلي همچون حضور و غياب و نحوه سلام و عليك كردن كه شما چرا مثل بقيه، با ما نمي پري؟!

1 comment:

Kosar23908 said...

I am sory for your boss and your organization....

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)