10 سال پيش شاگرد درسخوان دبيرستان بودم، و با توجه به رتبه خوب كنكوري كه داشتم، مي توانستم از رشته هاي پرطرفدار ديگري همچون مهندسي برق و عمران و كامپيوتر و ... هم قبول شوم! ولي رفتم سراغ مهندسي صنايع. چون مي دانستم مسائل اين مملكت، مشكلاتي فراتر از آشنايي به تكنيك و فنون فردي است! معلمها هم چنين نكاتي را نه مي گفتند و نه مي گويند و انگار كه تا ابد نخواهند گفت! يا نمي دانند و يا پول و حقوق كمي مي گيرند و حوصله راهنمايي درست و حسابي دانش آموزان دبيرستاني را ندارند.
اينها را از آدرس لينك شده به اين عبارات انتخاب و ترجمه كردم؛ اميدوارم با اين سطور تعداد بيشتري از دوستان جوانتر به مهندسي صنايع علاقمند گردند. البته نه به خاطر حقوق و مزايا! چون در كليه شاخصهاي انساني دهها برابر از كشورهاي توسعه يافته عقبيم و اين مختص مهندسان صنايع ايراني نيست كه برجي 300 هزارتومان بيشتر نمي گيرند! البته مي توانستم مي توانستم واقعيتهاي كاري در ايران را بنويسم و همه را افسرده كنم كه اين درست و اخلاقي به نظر نمي رسد. خلاصه ما يك چيزهايي را كه غربي ها(منظورم از غربي ها، سواحل اقيانوس آرام و وسترن ايالات متحده است تا ژاپن اوريانتال) در دويست-سيصد سال فرايند صنعتي شدن يادگرفته اند، يك شبه ياد گرفته ايم و چپانده ايم داخل صنعت ملونمان! و البته تازگي ها هم داريم مرزهاي خلاقيت و نوآوري در مديريت و مهندسي صنايع را پشت سر مي گذاريم؛ مثلا مي گويند، فلان متدلوژي، در فلان شركت معظم آمريكايي دموده شده!!
برويم سر اصل مطلب:
مهندسين صنايع روشها و متدهاي توليد را ارزيابي و تحليل كرده و راههايي را جهت بهبود آنها پيدا مي كنند. آنها در اين مورد تصميمگيري مي كنند كه يك شركت منابع محسوس و مؤثري همچون نيروي انساني وتجهيزات را چگونه بايد در چارچوب محدوديتهاي فيزيكي موجود كارخانه(يا مؤسسه) تخصيص دهد. هر شركتي كه يك مهندس صنايع را چه به عنوان مشاور و يا يك مدير داخلي به خدمت مي گيرد، محدوديتهاي مخصوص خود را هم دارد. يك مهندس صنايع بايد نه فقط در فرايندهاي ساخت و توليد و استحصال، بلكه در فرهنگ ويژه، مسائل، و چالشهاي موجود يك شركت متخصص گردد. اين ممكن است به معناي جلسات رو در رو با مديران اجرايي، توقفهاي طولاني در خطوط توليد، و بررسي داده هاي تاريخي توليد باشد.
مهندسين صنايع اطلاعات را درباره چگونگي روزانه انجام كار در محيط كاري، از بقيه مي گيرند، اما آنها بايد همچنين ملاحظات و مشاهدات خود را از اين فعاليتها، بيان كنند. بسياري از كاركنان بدليل مسأله به اصطلاح «پاييده شدن» توسط مهندسين صنايع احساس ناراحتي مي كنند، و مهندسين صنايع معمولا روي خط باريكي كه مرز مابين يك تحليلگر و يك مفتش(كارآگاه) است، راه مي روند!
گيران(از مهندسان صنايع) شركتها هستند و تعداد زيادي نيز بخشهاي تخصصي همچون مونتاژ، فرايند محصول خام، يا ستاد اجرايي دارند. سختترين وظيفه يك مهندس صنايع ارائه مشاهدات و پيشنهادها به هيأت مديره شركت است كه به نظر مي رسد افرادي هستند كه به علت سبك سنتي مديريتي و تجاري و البته به دلايلي احساسي و هيجاني، منصوب شده اند. مهندسين صنايع بايد در آنچه مي گويند و در چگونگي بيان آن «نزاكت، ادب و موقع شناسي» را رعايت كنند و علاوه بر آن، لازمه يك مهندس صنايع موفق بودن، جذابيت(Charm) و ديگرپذيري(willingness) جهت تحمل و بردباري مقابل توصيه هاي كسي است كه حتي چهره اي غيرپاسخگوي مديريتي مي باشد.
اكثريت عمده مهندسين صنايع(حدود 70 درصد) در شركتهاي توليدي مشغول به كارند؛ بسياري از اين شركتها بخشهاي تخصصي ويژه اي همچون مونتاژ، فرايندهاي محصول خام و يا بخشهاي اجرايي و ستادي ديگري دارند. اكثر مهندسين صنايع شرايط كاري خوبي دارند و به صورت منطقي و خردمندانه اي مشاغل چالش برانگيز و سطح رضايت بالاتري نسبت به مهندسين ديگر دارند. تعداد ساعات كاري ممكن است زياد باشند، اما اين به علت سطح رضايتي كه ناشي از آموزشي كه هر پروژه متفاوتي به ارمغان مي آورد مهمتر و دلپذيرتر است و بستگي به روحيات فرد دارد.
تعداد: 115 هزار نفر
درصد مردها: 90 درصد
درصد زنها: 10 درصد
متوسط تعداد ساعات كاري در هفته: 45
متوسط درآمد سالانه (آغاز كار): 37 هزار و هفتصد دلار آمريكا
متوسط درآمد سالانه (بعد از پنج سال سابقه): 70 هزار دلار
متوسط درآمد سالانه (با 10 تا 15 سال سابقه): 90 هزار دلار
مجلات، كتب تخصصي و برنامه هاي تلويزيوني مرتبط:
مهندسي ابزار برش، هفته صنعت، مهندس ساخت و توليد، كارايي تفكر دوباره، مهندسي سيستمهاي كانبان
استخدام كنندگان عمده:
بوئينگ (سياتل)، هوندا(تورانس كاليفورنيا)
افرادي كه مهندسين صنايع با آنها همكاري مي كنند:
مديران موجودي، توسعه دهندگان سازماني، مديران توليد، مديران كنترل كيفيت
انجمن اصلي:
انستيتوي مهندسين صنايع واقع در تكنولوژي پارك آتلانتا
اينها را از آدرس لينك شده به اين عبارات انتخاب و ترجمه كردم؛ اميدوارم با اين سطور تعداد بيشتري از دوستان جوانتر به مهندسي صنايع علاقمند گردند. البته نه به خاطر حقوق و مزايا! چون در كليه شاخصهاي انساني دهها برابر از كشورهاي توسعه يافته عقبيم و اين مختص مهندسان صنايع ايراني نيست كه برجي 300 هزارتومان بيشتر نمي گيرند! البته مي توانستم مي توانستم واقعيتهاي كاري در ايران را بنويسم و همه را افسرده كنم كه اين درست و اخلاقي به نظر نمي رسد. خلاصه ما يك چيزهايي را كه غربي ها(منظورم از غربي ها، سواحل اقيانوس آرام و وسترن ايالات متحده است تا ژاپن اوريانتال) در دويست-سيصد سال فرايند صنعتي شدن يادگرفته اند، يك شبه ياد گرفته ايم و چپانده ايم داخل صنعت ملونمان! و البته تازگي ها هم داريم مرزهاي خلاقيت و نوآوري در مديريت و مهندسي صنايع را پشت سر مي گذاريم؛ مثلا مي گويند، فلان متدلوژي، در فلان شركت معظم آمريكايي دموده شده!!
برويم سر اصل مطلب:
مهندسين صنايع روشها و متدهاي توليد را ارزيابي و تحليل كرده و راههايي را جهت بهبود آنها پيدا مي كنند. آنها در اين مورد تصميمگيري مي كنند كه يك شركت منابع محسوس و مؤثري همچون نيروي انساني وتجهيزات را چگونه بايد در چارچوب محدوديتهاي فيزيكي موجود كارخانه(يا مؤسسه) تخصيص دهد. هر شركتي كه يك مهندس صنايع را چه به عنوان مشاور و يا يك مدير داخلي به خدمت مي گيرد، محدوديتهاي مخصوص خود را هم دارد. يك مهندس صنايع بايد نه فقط در فرايندهاي ساخت و توليد و استحصال، بلكه در فرهنگ ويژه، مسائل، و چالشهاي موجود يك شركت متخصص گردد. اين ممكن است به معناي جلسات رو در رو با مديران اجرايي، توقفهاي طولاني در خطوط توليد، و بررسي داده هاي تاريخي توليد باشد.
مهندسين صنايع اطلاعات را درباره چگونگي روزانه انجام كار در محيط كاري، از بقيه مي گيرند، اما آنها بايد همچنين ملاحظات و مشاهدات خود را از اين فعاليتها، بيان كنند. بسياري از كاركنان بدليل مسأله به اصطلاح «پاييده شدن» توسط مهندسين صنايع احساس ناراحتي مي كنند، و مهندسين صنايع معمولا روي خط باريكي كه مرز مابين يك تحليلگر و يك مفتش(كارآگاه) است، راه مي روند!
گيران(از مهندسان صنايع) شركتها هستند و تعداد زيادي نيز بخشهاي تخصصي همچون مونتاژ، فرايند محصول خام، يا ستاد اجرايي دارند. سختترين وظيفه يك مهندس صنايع ارائه مشاهدات و پيشنهادها به هيأت مديره شركت است كه به نظر مي رسد افرادي هستند كه به علت سبك سنتي مديريتي و تجاري و البته به دلايلي احساسي و هيجاني، منصوب شده اند. مهندسين صنايع بايد در آنچه مي گويند و در چگونگي بيان آن «نزاكت، ادب و موقع شناسي» را رعايت كنند و علاوه بر آن، لازمه يك مهندس صنايع موفق بودن، جذابيت(Charm) و ديگرپذيري(willingness) جهت تحمل و بردباري مقابل توصيه هاي كسي است كه حتي چهره اي غيرپاسخگوي مديريتي مي باشد.
اكثريت عمده مهندسين صنايع(حدود 70 درصد) در شركتهاي توليدي مشغول به كارند؛ بسياري از اين شركتها بخشهاي تخصصي ويژه اي همچون مونتاژ، فرايندهاي محصول خام و يا بخشهاي اجرايي و ستادي ديگري دارند. اكثر مهندسين صنايع شرايط كاري خوبي دارند و به صورت منطقي و خردمندانه اي مشاغل چالش برانگيز و سطح رضايت بالاتري نسبت به مهندسين ديگر دارند. تعداد ساعات كاري ممكن است زياد باشند، اما اين به علت سطح رضايتي كه ناشي از آموزشي كه هر پروژه متفاوتي به ارمغان مي آورد مهمتر و دلپذيرتر است و بستگي به روحيات فرد دارد.
تعداد: 115 هزار نفر
درصد مردها: 90 درصد
درصد زنها: 10 درصد
متوسط تعداد ساعات كاري در هفته: 45
متوسط درآمد سالانه (آغاز كار): 37 هزار و هفتصد دلار آمريكا
متوسط درآمد سالانه (بعد از پنج سال سابقه): 70 هزار دلار
متوسط درآمد سالانه (با 10 تا 15 سال سابقه): 90 هزار دلار
مجلات، كتب تخصصي و برنامه هاي تلويزيوني مرتبط:
مهندسي ابزار برش، هفته صنعت، مهندس ساخت و توليد، كارايي تفكر دوباره، مهندسي سيستمهاي كانبان
استخدام كنندگان عمده:
بوئينگ (سياتل)، هوندا(تورانس كاليفورنيا)
افرادي كه مهندسين صنايع با آنها همكاري مي كنند:
مديران موجودي، توسعه دهندگان سازماني، مديران توليد، مديران كنترل كيفيت
انجمن اصلي:
انستيتوي مهندسين صنايع واقع در تكنولوژي پارك آتلانتا
No comments:
Post a Comment