Thursday, June 19, 2008

توسعه رويكرد نگاه از بيرون

قبل از اينكه كار تدوين استراتژي منابع انساني را شروع كنيد، و در صورتي كه رويكرد outside-in (نگاه از بيرون به درون) را مي پسنديد، موارد زير را مد نظر قرار دهيد كه نتيجه مطلبي است تحت عنوان "رويكردهاي اخير براي استراتژي هاي منابع انساني: نگاه از درون در مقابل نگاه از بيرون*"؛ ما كه بعضي از آنها را رعايت نكرديم و عواقبش را تا حدودي پيش بيني مي كنيم، و با اينكه بند ششم تا حد زيادي اميدوار كننده است، ولي هنوز خيلي ها مي خواهند مثل لاك پشت دنيا از درون لاك خودشان ببينند و هنوز مسأله اصلي اين است و نه راهنماي زير!

1 – يك فرايند رسمي (تاكيد مي شود فرايند رسمي) را براي درگير كردن مديران صف، جهت توسعه استراتژي منابع انساني توسعه دهيد.

2- مكانيسمهاي رسمي را به عنوان بخشي از فرايند، جهت پيگيري توسعه ها در محيط بيروني داشته باشيد.

3- با اين فرض شروع كنيد كه همه چيز در وظيفه فعلي HR هم در حال بد عمل كردن است و يا اينكه نياز به بررسي دارد(مثل موتور ماشيني كه داغ كرده).

4- آندسته از شاخصهاي بيزينس و افراد را تعيين كنيد كه با آنها مي توان ميزان موفقيت در كسب و كار را سنجيد؛ سپس بطور مداوم از طريق ايجاد ارتباط آنها با كل جامعه داخلي HR، آن شاخصها را پيگيري كنيد. اين نكته را هم در نظر داشته باشيد كه شاخصها اكسير و يا معالج هر دردي نبوده، و اين هم عملي نيست كه با تعيين كل مقياسهاي مرتبط بتوان عملكرد را به طور كامل سنجيد.

5- مبني بر پيامدها و سنجه هاي كسب و كار، استراتژي منابع انساني را به گونه اي توسعه دهيد كه موجب ماكزيمم كردن عملكرد در شاخصها و سنجه هايش شود.

6- به خاطر داشته باشيد كه استراتژي منابع انساني يك فرايند است و نه يك سند، شفاعت و يا يك رويداد. هر استراتژي الگو و نمونه اي است در جرياني از تصميمات، و درست همانند كسب و كار و افراد كه تغيير كرده و يا در برابرشان موانعي به وجود مي آيد، الگوي استراتژي نيز مي تواند دچار تغيير و اصلاح گردد. استراتژي بايد جهت ارتباط با شرايط، به طور رسمي هر سال بازبيني و معاينه شود.


*)
**) منبع عكسها:

Saturday, June 7, 2008

معضلی که شاید معضل نباشد


... براي برخي از كارخانجات در كشور هر روز تعطيلي به معناي نيم ميليارد تومان كاهش فروش است، و اگر جمع تمام صنايع را محاسبه كنيم به رقمهاي نجومي مي رسيم. خيلي از صنايع ما واقعا تعطيل نمي كنند و با هزينه اي بيشتر، بابت اضافه كاري به توليد ادامه مي دهند كه قيمت تمام شده را افزايش مي دهد و جنس را گرانتر به مصرف كننده مي رسانند و قيمت رقابتي در مقابل اجناس خارجي را از دست مي دهند...
شش روز يعني ۲۰% روزهاي ماه، يعني بيست درصد در آمد ماه، يعني بيست درصد سود ماه، يعني بخشي از پرداخت بدهي ها؛ يعني تلاش، يعني سازندگي، يعني كار و اينگونه است كه تعطيلات كار مي شود و نمي رويم تا در جاده ها گير كنيم و توليد پر هياهو ادامه مي يابد...


می خواستم در مورد این تعطیلات آخر بهار چیزهایی بنویسم، ولی فکر می کنم بسنده کردن به مطالب بالا که گزیده ای بود از وبلاگ یک مدیر، کافی است؛ من هر چقدر هم زور می زدم نمی توانستم به آن خوبی بنویسم! البته این را هم بگویم که تعطیلات ظاهرا پنج-شش روزه فوق، در اصل از چهارشنبه هفته قبلش شروع شده بود و احتمالا با تعطیل شدن شنبه و معضل ترافیکی و بهانه تراشیدنهای جانبی ناشی از همان معضل این هفته هم تق و لق خواهدبود.
البته تعطیلات برای کسب و کار خصوصی شاید جالب نباشد، ولی به نظر می رسد حداقل فوایدش این است، با توجه به اینکه بهره وری عموما پایین است، بهتر همان است که عمدتا شاهد تعطیلات(ناشی از توفیق اجباری) باشیم تا از طرف مقابل، تولید و خدمات به صورت ضربتی(!) و همچنین با بهره وری بالا و البته با صرف انرژی بهینه انجام شوند؛ اینطوری خوب نیست!؟ البته با این شرط که، سفارش فـرمــانده محترم راهنمایی-رانندگی رعایت شود و همه رهسپار فقط شمال کشور نشوند؛ جای توریستی که قحط نیست!

البته نکته را هم باید در نطر داشت:
در این دوره و زمانه قیمت تمام شده را حتی اگر اضافه کاری کارکنان در تعطیلات بالا ببرد(البته این فرض تقریبا محال است! چون هزینه منابع انسانی در ایران خیلی پایین تر از هزینه مواد اولیه و تکنولوژی است)، قیمت بازار همینطوری و خودکار هم بالا می رود، کافی است انبارها کمی بزرگ و جادار باشند!

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)