Tuesday, November 23, 2010

ژاپونولوژي

تمام اين كارهايي كه در سازمانها انجام مي دهيم به نوعي تقليد از كارهاي غربي ها و ژاپني‌ها است كه اخيرا چين هم دارد به آنها اضافه مي‌شود. البته معمولا هم مي گوييم كه بومي‌سازيشان كرده ايم. ولي اي كاش قبل از اينكه با اين سبكهاي مديريتي كه هر كدام مختص يك فرهنگ كاملا متفاوت است كمي اخلاق و رفتار جامعه مربوطه را هم مطالعه مي كرديم و كمي مفهوم مي شد كه آنها چگونه از نقطه‌اي به نقطه‌اي ديگر رسيده‌اند و اصولا چه فلسفه‌اي هم در ميان بوده‌ است.

ديروز خبري پخش شد در مورد استعفاي يكي از وزراي ژاپن. دليل استعفايش هم ذكر جمله‌اي بوده كه خودش هم قبول كرده نابخردانه حرف زده و به خاطر حرف بي حساب و كتاب او نحوه تخصيص بودجه در پارلمان تحت تاثير قرار گرفته‌است. اينجا دو مورد خيلي عجيب است:
- اول اينكه كسي كه يك مدير ارشد دولتي است جلوي دهها خبرنگار و دوربين رك و پوست كنده اعتراف مي كند و مي گويد اشتباه كرده ام.
- و دوم اينكه به خاطر گفتن يك حرف حاضر مي شود جايگاه رفيعش را ترك كند!

مي توان گفت نكته دومي در ايران واقعا سخت و به عبارتي محال است، ولي اين جاي تعجب دارد چرا ما نمي توانيم اعتراف به اشتباه بكنيم. احتمالا دليلش اين است كه مي دانيم تبعات اعتراف استعفا است ولي با پيش فرض شايسته‌تر بودن خود نسبت به بقيه نمي‌خواهيم با اذعان به اشتباه، به تدريج جايگاه(!) خود را تضعيف كنيم.

No comments:

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)