Sunday, May 23, 2010

اثربخشي در فوتبال

بازي ديشب اينترناسيونال و بايرن مونيخ مثال خوبي در مورد بهره وري و اثربخشي است. و اينكه با بيهوده دويدن نمي توان نتيجه گرفت ، حتي اگر روبن هلندي به دفعات و به گونه اي تكراري نفوذ كند و شوت بزند و اين سوي و آن  سوي بتازد!

بر اساس آماري كه بعد از بازي روي صفحه تلويزيون نمايش داده شد، بايرن مونيخ شصت و هفت درصد و اينتر فقط سي و سه درصد توپ را در اختيار داشته است؛ يعني  دو برابر و مضاعف! نمودارهاي فاكس اسپورتز هم گوياي آن است كه مونيخي ها چندين برابر ميلاني ها شوت  خارج از چارچوب زده اند و در اين ميان فقط چهار شوتشان در چارچوب بوده كه تقريبا نصف هفت شوت در چارچوب ميلاني هاست و البته از آن هفت شوت هم دو مورد موقعيت مسلم گلزني بود كه به گل هم تبديل شدند.

در يك كلام اين يعني:
"هم كيفيت بازي اينتر بالاتر بوده و هم اثربخشي حملاتشان"!

Thursday, May 20, 2010

پوشش كاركنان در محيط كار

شخصا با پوشاندن يونيفورم و لباسهاي متحدالشكل به كارگران و كارمندان در محيطهاي كار مخالفم، مگر اينكه منظور ايمني و حفاظت از سلامت مد نظر باشد. ولي خيلي ها معتقد به اين‌اند جهت حفظ انضباط و ديسيپلين بايد مثل پادگانهاي نظامي بايد پوششها يكسان باشد. به نظر مي رسد نظم و ترتيب و چيدمان و رعايت نظامهايي مثل 5S ، بر بهره‌وري مؤثر باشد ولي چه رابطه‌اي است ميان لباس و متحدالشكل بر عملكرد نمي دانم؛ مگر اينكه صحنه رقابتي وجود داشته باشد مثل فوتبال تا رقبا و داوران و تماشاگران از هم متمايز گردند!
در اينترنت هم گشتم، ولي مطلبي در اين مورد پيدا نكردم كه پوشش دلبخواهي چه ارتباطي دارد با كاهش عملكرد. سازماني و فردي! البته اين موضوع احتمالا در فرهنگهاي مختالف متفاوت است. جهت خالي نبودن عريضه، پوشش‌هاي كارگران در سالنهاي مونتاژ شركتهاي خودروسازي معروف جهان در زير مي‌آيد. ميان اينها فقط آمريكايي‌ها هستند كه بي‌خيال اتحاد شكل هستند و يكي با شلوارك، يكي با لباس جين و ... كار مي كنند و گويا هرچه دل تنگشان مي خواهد مي پوشند:

بي ام و - آلمان

كرايسلر - آمريكا

فيات - ايتاليا

فورد - آمريكا

جنرال موتورز - آمريكا

هوندا - تحت مديريت ژاپني ها ولي در آمريكا

نيسان - ژاپن

پژو سيتروئن - فرانسه

تويوتا - ژاپن

فولكس واگن - آلمان

Wednesday, May 19, 2010

باشگاههاي متعالي

شانس آورده‌ايم كه اين باشگاههاي فوتبال نظير استقلال و پيروزي با EFQM و جوايز تعالي آشنا نيستند، و يا اينكه جدول رده بندي تيمهاي ليگ برتر بر اساس چنين معيارهايي نيست! وگرنه هر سال يكي از اين دو تيم مي شد قهرمان و بقيه هم از دور فقط نظاره‌گر بودند! همين دو سه روز قبل مدير باشگاه استقلال در پاسخ يكي از خبرنگاران كه مي پرسيد شما چرا مدعي هستيد كه استقلال  سال موفقي را پشت سر گذاشته در حالي كه با اين همه دبدبه و كبكبه نتايج ضعيفي در آسيا و حتي ايران كسب كرده‌ايد، گفت: "نه، ما دو رتبه بالاتر از رقيب اصلي‌مان يعني پيروزي هستيم"!

و اين در حالي است كه همچنان، و با وجود كسب نتايج كمتر از حد انتظار، فقط اين دو تيم هستند كه بازيهايشان در رسانه‌هاي اصلي مملكت در بوق و كرنا شده، و اكثر باشگاههاي ديگر نمي توانند(به جز استثنائي مثل تراكتورسازي)، به واسطه داشتن طرفداران زياد و باثبات‌تر، از داشتن قدرت تبليغاتي، بهره‌مند شوند؛ و اين متناظر است با همان انحصاري كه در حوزه هاي ديگر اقتصادي ديده مي شود و قاتل رقابت و كيفيت است.

امتيازدهي به وبلاگ

لطفا پس از بازديد، به اين وبلاگ امتياز دهيد: (لينك مستقيم صفحه امتيازدهي)